چکیده:
تا 1947 میلادی، ایران و هند، دو کشور همسایه بودند که به واسطه تقسیم استعماری شبه قاره، کشور حائل پاکستان با انبوهی از مشکلات جایگزین هند شد. پس از این تاریخ، مسائل داخلی و خارجی هند و پاکستان به شدت به یکدیگر گره خورد. امروزه شناخت سیاست خارجی پاکستان بدون درک عمیق محیط سیاسی- امنیتی پیچیده آسیای جنوبی بخصوص در تطبیق با هند و افغانستان، امکانپذیر نیست. هدف این مقاله امکانسنجی و بررسی چالشهای پیشروی همگرایی ایران با پاکستان در مقایسه و تطبیق با هند است. یافتههای پژهشی نشان میدهد با وجود اینکه ایران و پاکستان دارای زمینه همگراییاند، این مهم تا حالا به صورت واقعی محقق نشده است. برعکس در انطباق با پاکستان؛ هند، در اغلب زمینههایی که روابط پاکستان با ایران واگرا است، روابط همگرا و روبه رشدی با ایران دارد. قابل یادآوری است که هدف نویسندگان مقاله، ارائه پیشنهادی مبنی بر جایگزینی و ترجیح هند بر پاکستان و برعکس آن، در مناسبات و روابط خارجی ایران نیست؛ حال آنکه پاکستان همسایه مطمئن و قابل احترام ایران است و هند به واسطه پتانسیلهای فراوان و سطح گسترده روابط- در سیاست خارجی ایران کشوری است راهبردی. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای روش کیفی است. گردآوری دادهها، با استفاده از منابع و ابزار کتابخانهای است.
خلاصه ماشینی:
اجمالا به نظر ميرسد، ايران بر اساس اصل موازنه منافع ، سعي در تعادل روابط خود با هر دوکشور هند و پاکستان دارد، اما به طور کلي با عطف به مطالب ياد شده و برتريهاي هند (جايگاه ژئوپليتيکي منطقه اي و جهاني اين کشور، برخورداري از اهرم هاي قدرت اقتصادي، تکنولوژيکي، سياسي و ...
ديويد ميتراني به عنوان يکي از چهره هاي اصلي کارکردگرايي با تاکيد بر هماهنگي طبيعي منافع و نيازهاي مشترک دولت ها معتقد بود که مباحث امروزي در روابط بين الملل به نفع فرامليگرايي و وابستگي متقابل است (قوام ، ١٣٩٠: ٤٧).
بيشک اين اقدامات داراي آثار وخيمي بر امنيت عمومي منطقه و امنيت خصوصي جمهوري اسلامي ايران بوده ، مسئله اي که نه تنها مهمترين عامل تنش ايران و پاکستان در افغانستان است ، بلکه مايۀ نگراني هند و ساير دول (حتي ايالات متحده )، نيز هست (احمدي و محمدي، ١٣٩٥: ١٤١).
در سال ٢٠١٦، حجم تجارات هند ٤٨٣ ميليون دلار بوده که از اين مقدار ٢٢٠ ميليون دلار (حدود ٤٦ درصد)، سهم صادرات هند به افغانستان بوده است (Panda, 2017, October 30) ٢-١-٤- متغير عربستان سعودي اين گونه به نظر ميرسد؛ در دوران حکومت پهلوي با وجود برخي مسائل قابل چشم پوشي ناشي از رقابت منطقه اي و حتي تفاوت هاي مذهبي، روابط دوستانه و همسويي سياسي وجه غالب در مناســبات دو کشــور ايران و عربســتان بود.
تجربه نشان داد که هرگاه در افغانستان و پاکستان گروهاي تروريستي و تندرو قدرت بيشتري يافتند(مقصودي و حيدري، ١٣٨٨: ٥٠)؛ دامنۀ ناآرامي ها و تنش هاي به وجود آمده از ناحيه اين گروها به هند و ايران سرايت کرده است .