چکیده:
تشکیل سلسله ی پهلوی مدیون تلاش گروهی از کارگزاران زیرکی بود که توانستند با
مدیریتکردن شرایط بحرانی ایران و کمک گرفتن از حمایتهای خارجی، زمینه های سقوط
قاجاریه و استقرار حکومت پهلوی را فراهم سازند. عبدالحسین سردار معظم خراسانی معروف
به تیمورتاش یکی از شاخصترین این کارگزاران بود. وی به همراه دو رکن دیگر، علی اکبر
داور و نصرتالدوله فیروز، مثلث به پادشاهی رساندن رضاشاه را رهبری کرد. تصدی وزارت
دربار و تبدیل شدن او به شخص دوم کشور پاداش این کوشش ها بود. قدرت تیمورتاش در
نخستین سالهای حکومت رضاشاه تا آن اندازه بود که انتخاب نخست وزیران، وزیران،
نمایندگان مجلس، استانداران و بسیاری دیگر از مناصب حکومتی جز با نظر او مقدور نبود. با
این همه در اواسط حکومت رضاشاه جریانات سیاسی به گونه ای رقم خورد که او را نهتنها از
وزارت، بلکه از زندگی نیز ساقط کرد. بررسی روند قدرتیابی، اقدامات و فرجام کار
تیمورتاش موضوع نوشتار حاضر است که با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای و با تاکید بر
نوشته های هم عصران تیمورتاش انجام پذیرفته است.
خلاصه ماشینی:
قدرت تيمورتاش در نخستين سال هاي حکومت رضاشاه تا آن اندازه بود که انتخاب نخست وزيران ، وزيران ، نمايندگان مجلس ، استانداران و بسياري ديگر از مناصب حکومتي جز با نظر او مقدور نبود.
١ آيا رضاشاهي که روزبه روز ميل به استبداد بيشتر از طرف کساني چون تيمورتاش در او تزريق ميشد ميتوانست وجود چنين وزراي قدرتمندي را تحمل کند؟ آيا دولت انگلستان که پس از انقلاب ١٩١٧ خود را يکه تاز ميدان سياست در ايران ميديد، ميتوانست وجود دولتمردان بانفوذي را که با درجه اخلاص آنان به سياست هاي بريتانياي کبير کامل نبود تحمل کند؟ و بالاخره آيا شخصيت هايي مثل تيمورتاش که محصول باندبازيهاي بيخاصيت بعد از مشروطيت بودند ميتوانستند منشاء خدمات جدي و اصلاحات اساسي در جامعه بحران زده ي ايران باشند؟ پاسخ به اين سوال ها در چارچوب بررسي زندگي، شخصيت ، اقدامات و فرجام کار تيمورتاش ، موضوع نوشتار حاضر را در ميگيرد.
مجلس سوم فرصتي براي تيمورتاش بود تا گروه هاي فعال سياسي را بشناسد و در مورد همکاري با يکي از آنها تصميم بگيرد اما وقوع جنگ جهاني اول و اشغال ايران و در نتيجه تعطيلي مجلي مانع از تحقق اين امر شد.
١٨ تيمورتاش به اتفاق داور و فيروز، حزب ايران نوين را در سال هاي اول پادشاهي رضاشاه تأسيس کردند تا به وسيله اين حزب پشت و پناهي در مقابل قدرت روزافزون شاه که خود زمينه آن را فراهم کرده بودند، داشته باشند.