چکیده:
قرآن مجید در باره تحمیل دین چه موضعی دارد؟ یک پاسخ مشهور این است که مطابق آیه «لا اکراه فی الدین؛ در دین هیچ اجباری نیست» (البقره، 256) و یکی دو آیه دیگر تحمیل دین جایز نیست. اما کم نبوده اند، کسانی که قائل شده اند، این آیه با آیه جهاد نسخ شده است. ادعای این نوشتار این است که اولا، مضمون این آیه و آیات مشابه امری عقلی و ارشاد به حکم عقل است و نسخ بردار نیست؛ ثانیا، این مضمون در بیش از صد آیه قرآن که در بیش از شصت سوره قرآن، برخی مکی و برخی مدنی و برخی مربوط به اوایل بعثت و برخی مربوط به اواخر آن، پراکنده هستند، تکرار شده است و بنابراین نسخ این مضمون به معنای نسخ قرآن است. علاوه بر این تحمیل دین با تعالیم بنیادین دین از قبیل «انسان شناسی»، «رستگاری شناسی» و... ناسازگار است. پس عدم جواز تحمیل دین به هر درجه و اندازه از مسلمات قرآن مجید است.
What is the Holy Qur'an's view about the imposition of religion? One well-known response is that according to the verse, “There is no compulsion in religion" (al-Baqara, 256), and in one of the two other verses the imposition of religion is not allowed, but many scholars believe that this verse was not abrogated with the verse of Jihad. What this papers argues is this ,first, the meaning of this verse and similar verses is rational and it is a guidance to the wisdom and is not preserved and secondly, this theme has been repeated in more than 100 verses in the Qur'an which have been distributed in more than sixty Qur’anic Suras, some Makki and some Madani, and some related to the beginning of Be’sat and to late Be’sat, and so the abrogation of this theme refers to the abrogation of the Qur'an. In addition, the imposition of religion and fundamental teaching of religion such as "anthropology," "salvation," and ... are incompatible. Therefore, not permitting any imposition of religion on any degree and size is one of the most important messages of the Holy Quran
خلاصه ماشینی:
هرچند شأن نزول منقول نمیتواند در معنای آیه تأثیر بگذارد، اما اگر کسی برای شأن نزول نقلی اثری قائل باشد، باید بپذیرد که هر سه مورد نقل شده، که به صورت پراکنده در تفاسیر دیگر نیز نقل شده اند، نشان دهندۀ این هستند که دین آزاد است و هرگز نباید در آن تحمیل باشد.
پس آیا تو مردم را مجبور میکنی که ایمان بیاورند؟» (یونس / 99) قسمت اول آیه نشان میدهد که ایمان امری اختیاری است و اگر قرار باشد که اجباری باشد، پس بهتر است که خدا انسان را مؤمن خلق کند و اختیار را از آنان سلب نماید اما خداوند هرگز چنین کاری را انجام نمیدهد.
هیچ انسانی هیچ گونه سلطه و حفاظت و وکالتی بر انسان ندارد و اگر خداوند پیامبر یا کتابی فرستاده است، همه برای این است که خود این انسان اندیشه کند: «این کتابی مبارک است که آن را به سوی تو نازلکردیم تا دربارۀ آیات آن بیندیشند وخردمندان پند گیرند» (ص/ 29)؛ «و این ذکر [یادآور = قرآن] را به سوی تو فرود آوردیم، تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده، توضیح دهی و امید آنکه تفکر و اندیشه کنند.
هرچند این آیۀ شکوهمند با صراحت تمام حکمی عقلانی و روشن را بیان میکند اما در میان مفسران کسانی دربارۀ نسخ این آیه با آیات جهاد، یا تخصیص آن با آیۀ 29 از سورۀ توبه و مخصوص کردن حکم «لا اکراه» به اهل کتاب سخن گفتهاند و دیگرانی آن را به گونهای تفسیرکردهاند که معنای آن متفاوت شده است.