چکیده:
بررسی افکار مستشرقان در مسئله مهدویتپژوهی با توجه به انعکاس آن در میان غربیان از اهمیت خاصی برخوردار است. دوایت. م دونالدسن از جمله مستشرقین دوران معاصر است که با تالیف کتاب مذهب شیعه به شهرت رسید. وی در بخش مهدویت کتاب خود پارهای از ناداوریها نموده است. تردید در اصل مسئله مهدویت از جمله آنهاست.
پژوهش پیش رو ضمن تبیین اندیشه مهدویت از جانب وی، با روش توصیفی _ تحلیلی به دفاع از اندیشه مهدویت پرداخته است. انتخاب روش تاریخینگری و انتخاب منابع نسبتا غیرمعتبر از ضعفهای روشی پژوهش وی به حساب میآید.
عدم درک صحیح وی از معارف اسلام و آشنایی ضعیف وی از شیوه تبیین معارف قرآن ،عدم آشنایی با نحوه جمعآوری منابع مکتوب حدیثی شیعی، استناد به کلام ابنخلدون به عنوان نماینده مسلمانان و تاثیر از آری وی از جمله نقدهای محتوایی پژوهش وی به حساب میآید.
خلاصه ماشینی:
وی گسترش تفکر مهدوی را از زمان پیشرفت بنیامیه (41-132ق) و ناکامی تأسفبار دنیای اسلام در رسیدن به عدالت و مساوات در طول آن دوران میداند و معتقد است در آغاز سال 66 پس از شهادت امام حسین (ع) همراه با جنگ و آشوبهای داخلی، اصطلاح مهدی برای محمدبن حنفیه به کار رفت و پیروان وی او را مهدی نامیدند و در کوه رضوی منتظر او هستند و از آن زمان به بعد فرهنگ مهدویت شکل گرفت و بر پایه آن احادیثی ساخته شد (همو: 67).
2. نقد و بررسی محتوایی در بررسی اصالت مهدویت با رویکرد محتوایی به اثر مذهب شیعه، دونالدسن با تکیه بر قرآن،حدیث، استناد کلام ابنخلدون و واقعه کیسانیه به تضعیف این آموزه پرداخته است.
هرچند او این دیدگاه را درباره حدیث اهلسنت ارائه میکند که نحوه شکلگیری آن با حدیث شیعی تفاوت جدی دارد؛ اما دیدگاه او تعمیم داده شده و برخی مانند دونالدسن همین نظر را در قالب ساختگی خواندن روایات مهدویت در قرون بعدی (دونالدسن ،1395: ج2، 67) به منابع حدیثی شیعه سرایت داده است.
با این توصیف منکرین در میان اهلسنت چندان جایگاهی ندارند اما به جهت اهمیتی که ابنخلدون در جامعهشناسی و تاریخ دارد و اثر مهم او در جامعهشناسی _ مقدمه ابنخلدون _ منشاء اثر بوده و در غرب ترجمه شده است، موجب گردیده است تا نظر نادرست او در زمینه مهدویت مورد توجه اسلامشناسان غربی مانند دونالدسن قرار گیرد.
در زمینه آسیبشناسی محتوایی اثر مذهب شیعه تلاش بر این بود که ضمن بررسی کلام دونالدسن به جایگاه قرآن و حدیث در مسئله مهدویت توجه شود.