چکیده:
فرهنگ سیاسی، به معنای جهتگیری ذهنی ملت¬ها، گروههای اجتماعی یا افراد به مقوله سیاست، یکی از مهمترین مسئلههای دنیای امروز و شناخت آن، یکی از نیازهای مهم و اساسی، برای تکامل رفتار مردم یک جامعه نسبت بهنظام سیاسی و تامین امنیت جامعه قلمداد می¬گردد. کندوکاوها پیرامون فرهنگ سیاسی، جزئی از اندیشهورزی سیاسی یک ملت است که تاثیری مستقیم بر امنیت ملی آنان دارد. ازآنجاکه ادبیات هر ملت، آیینه تمام نمای اوضاعواحوال فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آن ملت، در اعصار مختلف، یکی از منابع دست اوّل بهشمار میرود، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا رابطه فرهنگ سیاسی و امنیت را در شاهنامه بکاود؛ ازاینرو، این پژوهش، با محوریت دیدگاه «آلموند و وربا» (فرهنگ سیاسی محدود، پیرو و مشارکتی) با این پرسش آغاز میشود که آیا فرهنگ سیاسیای که در شاهنامه مطرحشده، توانایی تامین و تقویت نیازهای جامعه امروز ایرانی را در حوزه شناخت فرهنگ سیاسی و تقویت امنیت ملی دارد و اینکه کدام نوع از تقسیمبندی آلموند و وربا در شاهنامه بازتاب یافته است. سپس فرضیههای پژوهش تدوین گردید. دادههای پژوهش با روش کتابخانهای جمعآوری و سپس، با روش تجزیهوتحلیل کیفی (استدلال استقرایی) تحلیل شدهاند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که هرچند در شاهنامه فرهنگ سیاسی محدود نیز مطرحشده؛ ولی بیشتر تلفیقی از «فرهنگ سیاسی پیرو و مشارکتی» وجود دارد که بر بنمایههایی همچون دینورزی، دادگری، خردمندی و فرّه ایزدی استوار است. این نوع فرهنگ سیاسی امنیت جامعه را نیز تضمین میکند؛ ازاینرو، فرهنگ سیاسی مطرح در شاهنامه، توانایی تبیین و تقویت نیازهای امنیتی جامعه امروز ایرانی را دارد.
خلاصه ماشینی:
یافتههای این پژوهش مواردی را بهعنوان پیشینۀ فرهنگ سیاسی، بهویژه فرهنگ سیاسی پیرو و مشارکتی در شاهنامه بیان میدارد که در جامعۀ ایرانی هنوز جلوهگر بوده و باوجود تفاوت ظاهری در برخی از آنها همواره بر اصولی ثابت و پایدار استوار بوده است که امروز میتواند تأثیری بسیار ارزشمند در اعتلای فرهنگ سیاسی ایرانیان با تفاخری اعتدالی در مشارکت سیاسی و پیروی از نخبگان مذهبی و سیاسی را در جامعه ایجاد کند؛ چراکه شاهنامه فردوسی بهلحاظ توصیفی، وضعیت هستیشناسانه و سیاسی دارد که شیوههای فرهنگ سیاسی ایرانیان را در بستر تاریخ نشان داده است؛ بهعبارتدیگر در این پژوهش روشن شد که در شاهنامه میان فرهنگ سیاسی و امنیت ملی رابطهای معنیدار وجود دارد؛ بدینصورت که هرچه فرهنگ سیاسی پیرو و مشارکتی در جامعه رشد بیابد، امنیت ملی افزایش پیدا میکند و هنگامیکه فرهنگ سیاسی محدود وجود دارد، امنیت ملی کاهش پیدا خواهد کرد؛ ازآنجاکه شاهنامه الگوی کاملی از فرهنگ سیاسی و وحدت ملی ایرانیان را به نمایش گذاشته است که در اوج ناامنیها و ناامیدیها با پیروی از نخبگان سیاسی و دینی و مشارکت در امور سیاسی سرنوشت خود را تعیین کرده و سبب ایجاد امنیت در جامعه و سرزمین خود شدهاند، امروز ما با قالبهای پژوهشهای دانشگاهی مدرن و پسامدرن ریشههای فرهنگ سیاسی و امنیت ملی سرزمین خویش را در ادبیات و پیشینۀ وحدتگرای گذشتۀ خود می نگریم و این توانمندی فرهنگ و تمدن خویش را که در ضمیر ناخودآگاه جمعی ما حاکم است، بررسی میکنیم تا خود را بهوسیلۀ آن به دنیا بشناسانیم.