چکیده:
این مقاله با توجه به ویژگیهای زبانی هر قوم و نیز خصوصیات زبان فارسی دری و همچنین نقش سعدی در تحول این زبان به بیان مقدمهای در زمینه نثر سعدی و برخی از نثرنویسان معاصر و متاثر از سعدی میپردازد که در مکتب سعدی و از وی در امر نگارش خویش بهرهها یافتهاند. این نویسندگان و نوع نگارش آنان در طبقهبندیهای مختلفی چون ادیبان: محمدعلی فروغی، سعید نفیسی...، تاریخنگاران: اقبال آشتیانی، فریدون آدمیت...، دانشوران فرهنگی: محمود صناعی، ایرج افشار...، روزنامهنگاران: فرامرزی، محمود عنایت...، مترجمان: محمد قاضی، نجف دریابندری...، طنز نویسان: علیاکبر دهخدا، فریدون توللی...، خاطره نگاران: مستوفی... و داستان نویسان: جمالزاده، پرویزی... قرار گرفتهاند که در این مقاله بدان پرداختهایم.
خلاصه ماشینی:
بیتردید، سعدی در حوزهء مسایل اجتماعی و فرهنگی از آرمانگرایی گریزان نیست و بوستان نمونهء پراهمیتی از این آرمانگرایی است، اما آرمانگرایی سعدی مخصوص به خود اوست و با آرمان اندیشیهای عارفانهء ادب فارسی نسبت مستقیمی ندارد.
البته، رسیدن به این آرمان، آرزوی بسیاری از شاعران و نویسندگان ایرانی بوده است، اما حتی پرتوفیقترین و گردن فرازترین آنان نیز «سهولت و امتناع» سعدیوار را دور از دسترس خود یافتهاند و دانستهاند.
1. ادیبان: محمدعلی فروغی، سعید نفیسی، حبیب یغمایی، پرویز ناتل خانلری، احسان یارشاطر، محمدعلی اسلامی ندوشن، غلامحسین یوسفی، علیاکبر سعیدی سیرجانی، محمدرضا شفیعی کدکنی، بهایالدین خرمشاهی.
«اصولا در کویر، شناختن راه میان بر، یکی از امتیازات مهم و برجسته است و این همان چیزی است که عیاران سیستان بر آن وقوف داشتند و عاقبت هم حکومت را به دست آوردند (یعقوب لیث) و همین راه میانبر بود که دوست محمدخان بلوچ به امید عبور از آن فرار کرد، ولی شب به سرش زد و جهت را گم کرد و به جای بلوچستان سر از سمنان درآورد و دستگیر شد».
در مقابل مترجمان شتابکار، مترجمان دقیق و توانا نیز در سدهء بیستم میلادی اندک نبودهاند، اما به نظر میآید که بهرهء مترجمان اخیر، اغلب، منحصر به یکی از دو ویژگی روانی یا رسایی بوده است نه هر دو.
تعداد این خاطره نگاران که در میان آنان ادیبان، نویسندگان، هنرمندان، شاعران، تکاپوگران سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و دانشوران رشتههای مختلف دیده میشوند، بسیار است، اما توفیق ادبی اغلب آنان، جز برخی استثنایها، چندان زیاد نبوده است.