چکیده:
سعدی؛ شاعر نامی کهنسال آدب فارسی را میتوان تنها ادیبی دانست که
شعر و نثرش همپایه به حد اعلای زیبایی؛ فصاحت و بلاغت دست یافته و
ماندگاریاش را سبب شده است. او با هویتی که در روانی» رسایی و
شیوایی به نظم و نثر بخشیده است.» ساختاری متفاوت به زبان و ادب
پارسی بخشیده و منجر بدان شده است که همگان در صدد تقلید و
بهرهمندی از آثارش برآیند. این رویکرد به آشار او و شیوه نگارش و
بلاغشت او تا دوران معاصر نیز استمرار داشته اسست: در این مقاله
نویسنده ضمن پرداختن بدین امرء به بررسی برخی ویژگیهای زبان
سعدی نیز اشاره نموده است.
خلاصه ماشینی:
حوادث و وقایع حکایتها نیز هیچگونه تنوع و تحرکی ندارد، همه حکایتها با نثر آغاز میشود و با شعر پایان مییابد و یکنواختی آن تا حدی است که تقریبا در همه جا فواصل شعرها و نثرها یک اندازه است و انصاف را، چندبار میتوان، چنین مطلبی را با جملههای یکسان و لغتهای دور از ذهن و ترکیبهای مدرسی و عالمانه بیان کرد که موجب ملالت نشود؟ اما حکایتهایی که شیخ در گلستان آورده، هر یک به نحوی دیگر آغاز میشود و پایان مییابد، گاهی شرح یک واقعه بیش از دو سه سطر را نمیگیرد و گاه حکایتی بزرگتر از بزرگترین مقامههای حمیدی مانند حکایت مشتزن تهیدست در میان میآید، گاه اصلا حکایتی در میان نمیآید و شیخ جدال خود را با مدعی در بیان توانگری و درویشی برای خواننده بازگو میکند، یا یک باب گلستان را تقریبا بدون آوردن حکایت یا دست کم حکایت نسبتا بزرگی، به پایان میآورد (مانند باب هشتم در آداب صحبت) در هنگام شرح و بسط نیز نه تنها مقید به اظهار فضل و ساختن جملههای عالمانه نیست، بلکه به عمد میکوشد که بیانش تا آنجا که مخل فصاحت و زیبایی نیست به زبان بومیان مردم هر چه ممکن است، نزدیکتر باشد و چیزی که در این میانه هرگز از نظر او دور نمیماند، الهام گرفتن از زندگانی مردم کوچه و بازار و دید زدن و آراستن صحنههایی از این زندگی واقعی است، در صورتی که مثلا حمیدی و دیگران در پرداختن منشات خویش بیشتر به کتاب و دفتر و فرهنگ لغت و آثار ادیبان و دانشمندان سلف نظر داشته و از زندگانی روزانه خویش غافل ماندهاند.