چکیده:
سعدی خداوندگار غزل پارسی است؛ به گونهای که شیوه غزلسرایی او پیوسته مورد
توجه و تتبع بسیاری بوده است؛ با اینهمه نسخههای موجود از تصحیح غزلیات
سعدی,» به رغم سلاست در بسیاری از غزلهاء در ندرت جایی» همچنان مارا با
دیریابیهایی از متن روبهرو میکند؛ در این مقاله کوشیده شده با مقابله نسخههای
تصحیح شده محمدعلی فروغی» حبیب یغمایی و غلامحسین یوسفی به تبیین موآرد
دشوار و دیریاب از غزل سعدی و ارائه توضیحاتی در این خصوص پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
ب، خ، ق سرو بگذار که قدی و قیامی دارد گو ببین آمدن و رفتن رعنایی را در ضبط یغمایی و یوسفی «قیامی» به گونه «قوامی» ضبط شده که از نظر معنایی راستی و اعتدال را میرساند، اما در کل غزلیات سعدی ضبط فروغی حتی یکبار این واژه مورد استفاده قرار نگرفته است؛ در حالی که بسامد به کار بردن واژه قیام در توصیف سرو قد بسیار است.
در این حالت، در بیت هیچ نکته بدیعی وجود ندارد و بدیهی است که دیدار معشوق برای عاشق خرسند کننده است، اما بر اساس آنچه که در ضبط فروغی آمده، معنای زیباتری به خواننده منتقل میگردد؛ چرا که باز هم بیانگر شدت عشق عاشق و تحمل وی است؛ یعنی: اگرچه هزار وحشت از محبوب زیبارویت در دل داری (به دلیل تندخویی و یا...
ق آن است آدمی که در او حسن سیرتی یا لطف صورتیست، دگر حشو عالم است با به کار رفتن کلمه «حشو» در ضبط فروغی معنای بیت چنین خواهد بود: انسان کسی است که دارای زیبایی باطن و یا ظاهر باشد و در غیر این صورت پدیدهای زائد و بیمصرف در این عالم است، اما در ضبط یغمایی و یوسفی به جای این واژه از کلمه «نقش» استفاده شده که دارای معنی دقیقی در بیت نیست.
ط قادری بر هر چه میخواهی مگر آزار من ز آنکه گر شمشیر بر فرقم نهی آزار نیست در ضبط یغمایی و یوسفی به جای کلمه «مگر» از واژه «مکن» استفاده شده است، اما بر اساس ضبط فروغی، بار دیگر میزان صلابت و شدت عشق عاشق و جانسپاریاش به تصویر کشیده میشود که با به کار بردن واژه امری «مکن» این تصویر شاعرانه به عبارتی «آمرانه» تبدیل میشود.