چکیده:
متون تاریخنگاری رسمی در دوره قاجاریه با توجه به تحولات سیاسی ، اجتماعی و ارتباط با غرب و آشنایی با آثارتاریخی غربیان، دچار دگرگونی شد و دیدگاههای نو را در تاریخنگاری ایجاد کرد. در این دوره دو گونه تاریخنویسیبا رویکردهای متفاوت نزد مورخین رسمی مورداستفاده قرار گرفت. آغاز دوره قاجاریه تا پایان دوره محمدشاه و اوایلدوره ناصری کمابیش تاریخنگاری سنتی حاکم بود و از میانه دوره ناصری تغییراتی در تاریخنویسی انجام شد. با توجهبهضرورت تاریخنگاری این دوره و اهمیت کتب نوشتهشده توسط مورخین رسمی، در این مقاله به بررسی این دو نوعنگاه تاریخنگاری رسمی پرداخته میشود و به این سؤال پاسخ داده شود که: چه تفاوتهایی را میتوان در تاریخنگاری
خلاصه ماشینی:
حقیقت نویسی و مهم تر از آن ، پافشاری بر حقایق تاریخی، به رغم به خطر افتادن زندگی خود، خردگرایی در گزارش رویدادها و تحلیل رویدادهای تاریخی، استقلال رأی، نقد و ارزیابی منابع و انتقاد از مورخان وابسته و درباری، اشاره های کنایه آمیز در خصوص شخص اول مملکت که اگر ملاحظاتی نبود، قطعا شاه نیز از گزند انتقاد صریح خورموجی دور نمیماند، طرح موانع سیاسی و اجتماعی تاریخ نویسی در ایران و گزارش بیپرده پاره ای رویدادهای تاریخی برملا کردن حقیقت احوال رجال سیاسی، از خورموجی نمونه یک مورخ پیشرو در زمان خودساخته است ؛ و در نوشتن تاریخ خود از تملقات منشیانه دوری جست ولی مانند نویسندگان این دوره صنایع ادبی زیادی بکار برده است و مطالب کتاب در مواردی اطناب دارد.
آشنایی با ترجمه های آثار تاریخی و تاریخ نگاری غربی و تمایل مورخان به ساده نویسی و انتقاد از آثار تاریخی سنت گرا سبب گردید تا در همان دوره آغازین قاجاریه شکاف در تاریخ نویسی ایجاد شود، هرچند به دلیل درباری بودن نتوانستند به صورت کامل خود را از قیدوبند تاریخ نگاری سنتی رها سازند مورخانی چون عبدالرزاق دنبلی و خاوری شیرازی در دوره اول قاجاریه با شروع تغییراتی در تاریخ نگاری زمینه تحول را فراهم آوردند، استفاده از نثری ساده تر و قابل فهم تر، توجه به نوآوری و مهم شمردن اصلاحات و استفاده از تحلیل و نقد در آثار خود مورخین دوره بعدی را با متوجه تغییر و تحول در تاریخ نگاری کرده درنتیجه با شروع دوره ناصری این امر شدت گرفت ، گسترش نهضت ترجمه و آشنایی با کتاب ها ورمان های تاریخی، تأسیس مدرسه دارالفنون زمینه یک سلسله تغییراتی در تاریخ نگاری را ایجاد کرد و نتیجه آن را میتوان در نگارش متفاوت تاریخ های عمومی و علمی کردن تاریخ و استفاده از منابع و علوم دیگر در تاریخ نویسی و تغییر در ظواهر تاریخ نگاری این دوره مشاهده کرد.