چکیده:
رویارویی سنت و تجدد، نزاعهایی را در جامعۀ ایران پدید آورده که نتیجۀ آن، بحران هویت دردورۀ معاصر ایران بوده است. این بحران هویت با ورود و گسترش اندیشۀ بومیگرایی در جامعۀ ایران جهتی ضدغربی و ضدتجدد به خود گرفت. در آغاز، چنین مینمود که گفتمان اسلامگرایی میتواند با جمع زدن میان سنت و تجدد، جدال میان آنها را حل کند، اما تجربۀ پس از انقلاب مؤید این تصور نیست. بومیگرایی و نقد توسعه، با موضعی تجددستیزانه، پایههای گفتمان توسعه در جمهوری اسلامی ایران را تشکیل دادهاند. اولی، اگرچه زمینۀ شکلگیریاش کاملاً مدرن است، در پی وارد کردن محتوای سنتی و اصیل، اغلب با مایههای مذهبی در معنای توسعه است و دومی، با الهام از متفکران غیرسنتی و اغلب غربی و پستمدرن، بهدنبال نفی و طرد مدرنیته و کنار زدن مفهوم رایج توسعه است، تا فضای بازتری را برای محتوای سنتی این گفتمان بگشاید. علاوه بر این، در گفتمان جمهوری اسلامی، بهعنوان گفتمان مسلط بعد از انقلاب، دالهای متعدد و ناهمسازی از گفتمانهای سنتی و متجدد، جای گرفتهاند که بهدلیل عدم مفصلبندی محکم این اجزا، بار دیگر موجبات فعال شدن جدال سنت در برابر تجدد را در درون این گفتمان ایجاد کرده است. اما با گسترش ارتباطات و ورود امواج سهمگین لیبرالدموکراسی غربی، و جهانگیر شدن آرمانها و اهداف آن، مدتی است که بیقراریهایی در این گفتمان نمودار شده است که تلاش میشود با برخی مداخلات هژمونیک برطرف شوند. یکی از این مداخلات هژمونیک، طرح «گفتمان پیشرفت و عدالت» و «الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت» است که میتوان آن را به معنای اعلام خروج رسمی جمهوری اسلامی از گفتمان توسعه (که از سالها پیش نقد آن آغاز شده بود)، قلمداد کرد.
خلاصه ماشینی:
بومی گرایی، پساتوسعه گرايي و خروج جمهوري اسلامي از گفتمان توسعه 1 حسين علي پور استاديار گروه مديريت دولتي، مؤسسۀ عالي آموزش و پژوهش مديريت و برنامه ريزي، تهران ، ايران (تاريخ دريافت : ١٣٩٢/٢/١٠ – تاريخ تصويب : ١٣٩٢/٣/٢٣) چکيده رويارويي سنت و تجدد، نزاع هايي را در جامعۀ ايران پديد آورده که نتيجۀ آن ، بحران هويت در دورة معاصر ايران بوده است .
يکي از اين مداخلات هژمونيک ، طرح «گفتمان پيشرفت و عدالت » و «الگوي اسلامي-ايراني پيشرفت » است که ميتوان آن را به معناي اعلام خروج رسمي جمهوري اسلامي از گفتمان توسعه (که از سال ها پيش نقد آن آغاز شده بود)، قلمداد کرد.
در سال هاي اخير، با اتکا به گفتمان بومی گرایی و در جهت مقابله با جريان غالب تفکر توسعه در سطح جهاني، رجوع به ادبيات و شيوه هاي استدلالي پساتوسعه گرايانه در ميان بخش هايي از نيروهاي سياسي و کارگزاران جمهوري اسلامي ايران شدت گرفته است .
گفتمان توسعه در جمهوري اسلامي ايران گفتمان انقلاب اسلامي و به تبع آن ، گفتمان توسعه در دورة جمهوري اسلامي در بستر فکري بومی گرایی و در فضاي غيريت سازي با غرب و نظام پهلوي شکل گرفت و در سال هاي اخير با همان مبناي اوليه ، اغلب در چارچوب انديشه هاي پساتوسعه گرايانه سامان يافته است .