چکیده:
اوضاع حکومت قاجاریه پس ازآغامحمدخان قاجار پایه گذار این سلسله به علت دخالت روس وانگلیس از یک سو وفقدان شاهی قدرتمند بر سریر حکومت از سوی دیگر چنان گسیخته شد که شاه قاجار حتی توان آن را نداشت که امنیت را در داخل جامعه برقرار سازد. با وجود آن، نبود ارتش منظم و وجود نیروهای بی نظم و خود سری عشایر در ارتش قاجاریه چندان که انتظار م یرفت اهداف امنیتی را برآورده نم یکرد به همین دلایل،
سردمداران قاجاریه برآن بودند که با اختلاف افکنی و دخالت در امورمذهبی، اجتماعی، اقتصادی و بدون استفاده از نیروی نظامی وصرف بودجه، جامعه ی بحران زده ی قاجاریه را که گرفتار آشوبهای ایلیاتی بود آرام سازند. این اقدام در کوتاه مدت شاید بتوان آن را مرحمی دانست که اوضاع را آرام کند؛ اما در بلند مدت باعث خرابی اوضاع اقتصادی ومالی عشایر و روستاییان می شد.در مدت درگیری بین ایلات، چنان عشایر و روستاییان را خانه خراب کرد که دیگر توان ادامه رقابت با ایل رقیب را نداشتند و به این صورت یا از هم
پاشیده و به جرگه ای لهای رقیب م یپیوستند و یا به جرگه غارتگران.درنهایت ورشکستگی اقتصادی را برای حکومت قاجاریه به دنبال داشتند.
خلاصه ماشینی:
پرسش مطرح دراین پژوهش این است که: حکومت قاجاریه با وجود ناتوانی در سرکوب شورش های ایلیاتی و عشایری چه اقداماتی درپیش گرفتند؟ پاسخ قطعی به این سئوال این است که آنها به دلیل ناتوانی و نداشتن ارتش منظم، سعی داشتند که با ایجاد اختلافات مذهبی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تفرقه درون ایلی، شورش ها را سرکوب یا لا اقل عشایر را در برابر هم قرار دهند در جهت سرکوب ایل بزرگتر و یا حتی حذف یکی از آنها.
چگونگی ایجاد امنیت وتوازن در جامعه دوران قاجاریه: استفاده از تفرقه بین نیروهای مخالف شاه دربیشتر موارد حکومت قاجاریه هم به لحاظ داشتن نیروی نظامی آموزش دیده ومنظم در مضیقه بود وهم به لحاظ مادی، برای سرکوب شورش ها در جامعه به حربه هایی متوسل میشد که اغلب موفق می شد.
جنگهای داخلی ایران در قرن های گذشته، فتحعلی شاه را که خود ترسو ولی نیک زیرک بود متوجه ساخت که اقتدار پادشاهی فقط با یکی از دو راه قابل دوام است یا تفوق بارز قدرت نظامی شهریار که وجود نادر ودسته کم آغا محمد خان را ایجاب میکرد و یا سیاست نفاق انداختن بین طوایف وایلات که وی با پشتکار تمام تلاش خود را صرف منظور دومی می کرد (کرزن،325:1349).
در خرم آباد ، بهبهان، و برخی شهرهای کردستان که ملاکان شهری، بازرگانان، پیران و مشایخ فرقه های مذهبی آنجا، در میان قبایل همجوار برای خود پیروانی داشتند؛ حکومت قاجاریه جهت ایجاد اختلاف عشایرو گروهای شهری آنها را به دوقسمت: یکی حیدری ویکی نعمتی که هردو هم دشمن هم بودند تبدیل کرده بود (جمعی از نویسندگان،1383: 291).