چکیده:
حقوقشهروندیزنان بهعنوان یکی از اساسیترین مفاهیم حقوقی، مجموعهای از حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی است که زنان بهواسطهی عضویت در جامعه و برقراری رابطه با دولت از آن بهرهمند میشوند. در جمهوری اسلامی ایران این حقوق توسط قانوناساسی، منشور حقوقشهروندی و سایر قوانین و مقررات مورد حمایت قرار گرفته است. هدف این پژوهش بر مبنای نظریهی حقوقشهروندی تی. اچ مارشال، بررسی تطبیقی جایگاه مفهوم حقوقشهروندی زنان و نیز پی بردن به حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی آنان در دو سند قانوناساسی و منشور حقوقشهروندی و همچنین عوامل محدودکنندهی این مفهوم در هر دو سند حقوقی است. این پژوهش درصدد است تا با روش پژوهش توصیفی و تحلیل محتوای دو سند به صورت اسنادی و کتابخانهای اصول مربوط به حقوق زنان را استخراج نموده و پس از توصیف و تفسیر وضعیت کنونی این اصول به بیان نتایج عینی و کیفی از موقعیت بپردازد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که مفهوم حقوقشهروندیزنان دارای جایگاه برتر در قانوناساسی نسبت به سند منشور حقوقشهروندی است. عامل محدودکنندهی مفهوم حقوقشهروندیزنان لزوم رعایت شرط مشخص شده از جمله عدم اخلال در مبانی اسلام، عدم مخالفت با اسلام در اصول و مواد هر دو سند است.
خلاصه ماشینی:
هم زمان با این تغییرات و تحت تأثیر شرایط جامعه ی جهانی و نیز گذر از جامعه ی سنتی به جامعه ی مدرن و توسعه یافته ، در جمهوری اسلامی ایران نیز مفهوم حقوق شهروندی و به خصوص حقوق شهروندی زنان با هدف حفظ و ترویج منزلت زنان ، حقوق و آزادیها و نیز گسترش احترام و دفاع از حقوق آنان در قوانین و مقررارت مختلفی از جمله قانون اساسی و منشور حقوق شهروندی مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است ؛ چرا که زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه و رکن کلیدی نهاد خانواده با آگاهی از جایگاه والای انسانی و حقوق شهروندی خویش میتوانند با استفاده از ظرفیت ها، امکانات و فرصت های موجود در جامعه به رفع نابرابریها، ناعدالتیها در حقوق شهروندی خویش پرداخته و نقش فعال تری در تمامی عرصه های جامعه ایفا نمایند و هم پای مردان ، زمینه ی رشد و توسعه ی جامعه را فراهم سازند.
(٢٠٠٠ ,Nash) حال در این پژوهش با درنظر گرفتن نگرش مارشال و این که در دیدگاه وی شهروندی بعدی همگانی یافته و شهروندی فعال را میتوان به تمام افراد جامعه گسترش داد، زنان به عنوان نیمی از جمعیت هر جامعه ای که از حقوق برابر با مردان برخوردارند، دارای حقوق شهروندی با در نظر گرفتن زیر مجموعه ی آن یعنی حقوق مدنی(حفظ آزادیهای فردی شامل آزادی شخص ، آزادی بیان ، اندیشه و عقیده ، حق مالکیت شخص ، حق انعقاد قراردادهای معتبر و حق برخورداری از عدالت )، سیاسی(حق مشارکت در اعمال قدرت سیاسی به عنوان یکی از اعضاء نهاد برخوردار از اقتدار سیاسی و یا به عنوان یکی از انتخاب کنندگان اعضای چنین نهادی، حق انتخاب شدن و انتخاب کردن ) و اجتماعی(برخورداری از حداقلی از رفاه اقتصادی و امنیت تا حق برخورداری کامل از میراث اجتماعی و حق زندگی به عنوان یک موجود متمدن طبق معیارهای حاکم بر یک جامعه ) میباشند.