چکیده:
وفای فراهانی از جمله شاعران سده دوازدهم است که آثار متعددی از خود به جا گذاشته است. یکی از آثار ناشناخته او دیوان اوست که مشتمل بر مضامین گوناگون حکمی، عرفانی، تعلیمی و اخلاقی است. بررسی دیوان این شاعر نشان میدهد که این شاعر توجه ویژهای به شاعران سنتی ادب فارسی داشته است و از بین شاعران گذشته بیشترین اثرپذیری را از سعدی داشته است. آشنایی او با مضامین و اشارات عرفانی همانند آشنایی سعدی است که با مضامین، درونمایهها و تعالیم عرفانی انس و الفت داشته است؛ هرچند نمیتوان سعدی را یک شاعر عارف به حساب آورد. عشق به عنوان پررنگترین مضمون عرفانی در دیوان وفای فراهانی با جلوههای عاشقانه و معشوقانه بروز و نمود داشته است. این پژوهش بر آن است تا به اثرپذیریها، نمونهها و گونههای مختلف این اشارات در دیوان وفای فراهانی، شاعر ناشناخته دوره بازگشت اشاره کند.
خلاصه ماشینی:
گر آدمی صفتی سعدیا به عشق بمیر که مذهب حیوانست همچنین مردن (سعدی، 1377: 376) عشق آدمیتست، گر این ذوق در تو نیست همشرکتی به خوردن و خفتن دواب را (همان: 8) وفای فراهانی نیز چنین رویکردی دارد و در پاسخ به کسانی که او را نصیحت کرده و از عشق بازمیدارند، میگوید که عشق فصل بین انسان و حیوان است و انسانی که عاری از ودیعة گرانبهای عشق باشد، تفاوتی با حیوانات ندارد.
معشوقی که در اوج تکبر، ناز، غرور، شادمانی زیبایی و کمال وصف میگردد و التفاتی به حال و روز عاشق ندارد: ای روی دلارایت مجموعة زیبایی مجموع چه غم دارد، از من که پریشانم (سعدی، 1377: 330) عجب از چشم تو دارم که شبانش تا روز خواب میگیرد و شهری ز غمت بیدارند (همان: 172) دهر که پرورده هزاران صبیح چون تو نپرورده صبیحی ملیح (وفا: 110) آن سرو خوشخرام چه خوش میرود به راه هر سو هزار دیده و دل محو یک نگاه (همان: 300) وفای فراهانی همچون سعدی از هر دو جلوة عشق در غزلیات خود بهره برده است.
وفای فراهانی نیز در میان شاعران پیش از خود، از سعدی بیش از هر شاعر دیگری تأثیر پذیرفته است.
نخستین و بیشترین تأثیرپذیری وفای فراهانی از سعدی مضامین و مفاهیم عاشقانه است که در شکل الفاظ و عبارات متشابه در غزلیات این دو شاعر خودنمایی میکند.
"Mystical Indications and Themes in the Divan of Vafaye Farahani" Fatemeh Agah, PhD Student, Persian Language and Literature Dept.