چکیده:
این پژوهش، از روشی کیفی پیروی میکند تا توزیع پرسشواژه را در جمله های پرسشی تک پرسشواژهای فارسی، در چارچوب رویکرد اشتقاقی و نحو فاقد مشخصه مورد بررسی قرار دهد. همچنین مقالة حاضر، در پی بررسی آن است که چرا در بعضی ساختها پرسشواژه ضرورتاً به صورت درجا ظاهر می گردد، در حالی که در برخی دیگر درجا بودن یا نبودن آن، کاملاً اختیاری است. در این پژوهش، زبانها باتوجه به تنوع توزیع پرسشواژه، به دو دستة زبانهای دارای پرسشواژة ثابت و پرسشواژة غیر ثابت تقسیم شدند که زبان فارسی در دستة دوم قرار دارد. سپس، با تکیه بر این تقسیمبندی و با بهرهگیری از دامنه نمایی و بازادغام نشان دادیم که پرسشواژه در تمامی زبانها بهصورت اجباری در دو جایگاه ادغام میشود. آنگاه استدلال کردیم که تلفظ یکی از دو پرسشواژة ادغام شده حاصل تعاملی است که میان نظامهای خوانشی و بیرونیساز برقرار میشود. در همین راستا، با بازنگری عملکرد پیشآوری کانون نشان دادیم که نمیتوان پیش آوری کانون را عامل بازادغام (یا همان حرکت) پرسشواژه بهحساب آورد، بلکه صرفاً عاملی است در جهت تلفظ بالاترین پرسشواژه. در نهایت، با بررسی ساختهای دارای افعال ربطی نشان دادیم که وجود/عدم وجود فعل ربطی در کنار پرسشواژه می تواند عامل موثری در تلفظ بالاترین پرسشواژه به تنهایی باشد. بر این اساس، اصلی با عنوان « اصل تلفظ بالاترین پرسشواژه» صورتبندی شد. بر پایة این اصل نشان داده شد که بر خلاف رویکردهای موجود دربارة پرسشواژه در فارسی، میتوان اختیاری یا اجباری بودن حرکت پرسشواژه را به صورتی کاملاً یکپارچه تحلیل کرد.
خلاصه ماشینی:
از این رو، نگارندگان برای رهایی از این مسئله ، تقسیم بندی صوری از زبان ها ارائـه می دهند که از این قرارست : الف ) زبان هایی که در آن هـا پرسـش واژه همـواره در یـک جایگـاه ظـاهر مـی گـردد و دارای جایگاه ثابت و قابل پیش بینی است ، در دستۀ زبان های دارای پرسش واژة ثابت قرار می گیرند.
از این رو، در این پژوهش تلاش می شود تا بـه تحلیـل ایـن مسـئله پرداخته شود که چرا در بعضی ساخت های پرسشی زبان فارسی ، پرسش واژه ، الزاما به صورت درجـا و در برخی دیگر، به صورت غیردرجا ظاهر می شود.
کهنمویی پور (٢٠٠٦ ,Kahnemuyipour ;٢٠٠١ ,Kahnemuyipour)، بر این باور است کـه بـا توجه به حرکت پرسش واژه سه گونه زبان وجود دارند: ١) زبان های پرسش واژه درجا، ٢) زبان های پیش آورکانون و ٣) زبـان هـای دارای حرکـت پرسـش واژه .
همان گونه که از بررسی پیشینۀ پژوهشی برمی آید؛ این پژوهش ها عامل حرکت پرسش واژه در فارسی را یا تماما مشخصه زده و نحوی دانسته (کریمی و طالقانی (٢٠٠٧ ,Taleghani &Karimi )؛ کهنمویی پور (٢٠٠٦ ,Kahnemuyipour ;٢٠٠١ ,Kahnemuyipour) ) و یا یک سـره گفتمـانی بـه شمار آورده اند (٢٠٠٣ ,Lotfi)).
در این دیدگاه ، مقولات واژی را می توان به صورت یـک مقولـۀ سـه وجهی ٩ در نظر گرفت که دارای یک ویژگی لبه ای است (که کاملا سـاختاری بـوده و هـیچ گونـه محتویات معنایی و واجی /آوایی ندارد) و دو نشانگر١٠ کـه یکـی بـه نظـام (هـای ) مفهـومی نیتـی و دیگری به نظام (های ) فراگویی ادراکی اشاره دارد.