چکیده:
اتحاد شوروی در اواخر سدۀ بیستم فروپاشید و پانزده کشور جدید جایگزین آن شدند. از بین این کشورهای نواستقلال، پنج کشور، منطقۀ آسیای مرکزی را در همسایگی شمالی ایران تشکیل میدهند که از نظر فرهنگی و تاریخی از گذشتههای دور با ایران و جهان اسلام ارتباط تنگاتنگی داشتهاند. بعضی از این کشورها که در دورۀ اتحاد شوروی براساس مدیریت واحدی از سوی مسکو اداره میشدند، پس از استقلال بهدلیل تضاد منافع دچار اختلافهایی شدهاند. یکی از این موارد اختلافی، مسئلۀ بهرهبرداری از آبهای مشترک و فرامرزی است. بهنظر میرسد براساس نظریۀ واقعگرایی تدافعی، اقدامها و رفتارهای کشورهای این منطقه و سیاست خارجی آنها در برابر یکدیگر و در زمینۀ آب قابل توضیح است؛ زیرا وقتی یکی از کشورهای منطقۀ آسیای مرکزی در بهرهبرداری از منابع آب مشترک و فرامرزی شروع به اقدامهای یکجانبه میکند، کشورهای دیگر که از بابت این اقدامها احساس تهدید میکنند، دست به موازنۀ تهدید و اقدامهای متقابل میزنند. البته در دورۀ استقلال جمهوریهای آسیای مرکزی، نهادهایی در زمینۀ دیپلماسی آب در این منطقه ایجاد شدهاند؛ اما این نهادهای منطقهای کارایی درخور توجهی نداشتهاند و نتوانستهاند در کاهش اختلافهای آبی موجود بین کشورهای این منطقه نقش چندانی ایفا کنند. این نوشتار بهدنبال پاسخگویی به این پرسش است که چرا دیپلماسی آب در منطقۀ آسیای مرکزی از موفقیت لازم برخوردار نبوده است و بر این باور است که دلیل این موفقنبودن، احساس تهدید امنیتی است که کشورهای این منطقه نسبت به یکدیگر دارند و دیپلماسی آب هم در تأثیر این نگرانیهای امنیتی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
1. Water Diplomacy در منطقۀ آسياي مرکزي با توجـه بـه اينکـه بيشـتر آب هـاي سـطحي منطقـه از دو کشـور تاجيکستان و قرقيزستان سرچشمه ميگيرند و اين دو کشـور هـم در زمينـۀ رهاسـازي آب هـا سخت گيريهايي ميکنند، کشـورهاي پـايين دسـت شـامل ازبکسـتان ، قزاقسـتان و ترکمنسـتان بـه شـکل طبيعـي از سـمت ايـن دو کشـور بالادسـت احسـاس تهديـد مـيکننـد و سـعي در موازنه تهديد دارند؛ اما اخـتلاف هـايي کـه بـين خـود کشـورهاي پـايين دسـت هـم در زمينـۀ سهميه بندي آب وجود دارد، مانع اين ميشود که اين کشورها عليه کشورهاي بالادسـت متحـد شوند و همکاري کنند.
نکتـۀ مثبـت ديگـر، بيانيـۀ سـال ٢٠١٨ رئـيس جمهـور جديـد ازبکسـتان ، «شـوکت ميرضيايف »٣ در شهر دوشنبه ، پايتخت تاجيکستان مبنـي بـر ايـن اسـت کـه دولـت ازبکسـتان هم اکنون (برخلاف دورة رئيس جمهور پيشين ) از ساخت «سد راغون »٤ و نيروگـاه بـرق آبـي در تاجيکستان و بر روي «رودخانۀ وخش »٥ (که به رودخانۀ آمودريا ميريزد) حمايت ميکند؛ اين در حالي است که اسلام کريم اف در سال ٢٠١٢ هشدار داده بود که تـلاش هـاي تاجيکسـتان و قرقيزستان براي ساخت نيروگاه هاي برق آبي بر روي رودخانه هايي که به سمت ازبکستان جريان دارند، ميتواند آتش جنگ را شعله ور سازد )١ :٢٠١٨ ,Dalbaeva ,٦ :٢٠١٦ ,Chikalova(.
کشورهاي پايين دست منطقۀ آسياي مرکزي شامل ازبکستان ، قزاقستان و ترکمنسـتان کـه در دورة اتحاد شوروي به دليل زمين هاي قابل کشتي که داشتند، کارکرد کشاورزي برايشان تعريـف شده بود و بخش زياد آب تاجيکستان و قرقيزستان بـه ايـن کشـورها منتقـل مـيشـد، پـس از فروپاشي اتحاد شوروي براساس نظريۀ واقع گرايي تدافعي به دنبال حفـظ جايگـاه گذشـته شـان هستند و قاعدة اصلي رفتارشان در سياست خارجي، موازنۀ تهديد در برابر دولت هايي است که جايگاه آن ها را تهديد ميکنند.