چکیده:
یکی از راه های شناخت موقعیت و جایگاه یک متن، و ارتباط با دنیای درون اثر، عنوانی است که پدیدآورنده اثر برآن نهاده است و یا مخاطبان، اثر را با آن نام میشناسند؛ از این رو دلالت عنوان به متن و متن به عنوان، اغلب یک دلالت دو سویه است. هر چند، گاه به دلیل وجود عوامل فرامتنی در عناوین، این دلالت دوسویه دچار خدشه میگردد؛ از اینرو شناخت اصول و الگوی حاکم بر این دلالتها یکی از اهداف این پژوهش است. این مقاله به بررسی و تحلیل نشانه شناسی و الگوهای به کاررفته در نامگذاری کتابهای تاریخی از جنبههای مختلف میپردازد، با توجه به این نکته که در انتخاب یک عنوان، عواملی از قبیل موضوع، شرایط زمانی تولید متن و جنبههای زیبایی شناسی دخیل هستند. در این مقاله با انتخاب حدود یکصد اثر تاریخی به نشانه شناسی و الگوهای حاکم بر نامگذاری این آثار در دوره های مختلف و عوامل موثر در این نامگذاری ها میپردازیم. این پژوهش به عوامل درونمتنی اعم از ساختار و محتوای متن و همچنین به عوامل برونمتنی از قبیل شرایط اجتماعی و فرهنگی که در انتخاب عناوین موثر بودهاند و الگوهای رایج نامگذاری میپردازد. همچنین عناوین از دیدگاه زبانشناسی و شیوههای بلاغی به کار رفته در آنها نیز مورد بررسی قرار میگیرند تا تحولات نامگذاری در دورههای مختلف و الگوهای حاکم بر هر دوره و بسامد های آن نشان دادهشود. و در پایان به آسیب شناسی و بیان اشکالات موجود در انتخاب عناوین اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
نشانه شناسی الگوهای نامگذاری کتاب های تاریخ در زبان فارسی محمدنبی خیرآبادی ١ / ابوالقاسم رحیمی ٢ چکیده یکی از راه های شــناخت موقعیت و جایگاه یک متن و ارتباط با دنیای درون اثر، عنوانی اســت که پدیدآورندة اثر بر آن نهاده اســت و یا مخاطبان ، اثر را با آن نام میشناســند؛ از این رو دلالت عنوان به متن و متن به عنوان ، اغلب دلالتی دوســویه اســت .
. واژگان کلیدی: نشانه شناسی، الگوهای نامگذاری، انتخاب عنوان ، کتاب های تاریخ ، عوامل درون متنی، عوامل برون متنی، آسیب شناسی عنوان ها ِ Semiotics Nomenclature Patterns History Books in Persian Language Mohammad Nabi Kheirabadi3 / Abolgasem Rhimi4 Abstract One of the ways of recognizing the status and position of a text and the relation with the inside world of a work is the title that a creator seals for the work and the audience recognizes it by the name; thus, implication of title to text and text to title is a bilateral implication.
با تحقیق در این موضوع می توان به برخی از ســؤال های مخاطبان آثار کهن در مورد الگوها و قوانین حاکم بر نامگذاری ، عوامل اثرگذار بر آن و دلایل تغییر و تحول الگوها، تا حدودی پاســخ داد و تأثیر متقابل ســاختارها را بر یکدیگر و اثرگذاری ساختارهای کوچک در ساختارهای بزرگ و همچنین أثیر ساختارهای کلان نظام سیاسی ِ و مذهب و غیره بر ســاختارهای کوچک را که امری محســوس و بدیهی اســت ، مورد بررسی قرار این پژوهش در پی آن است که علاوه بر نشان دادن الگوها، به آسیب شناسی نامگذاری متون گذشته از قبیل تکرار، تناسب نداشتن عنوان با موضوع ، تفاوت زبانی متن با نام اثر و غیره بپردازد؛ تا از این رهگذر آثار نظم و نثر، مورد نقد و ارزیابی دقیق قرار گیردند.