چکیده:
یکی از حلقات اندیشه ای علوم انسانی ساحت انسان شناساسانه آن است. در ترسیم نظام هنجاری و فلسفة ارزش نیز یافته های انسان شناسانة فلسفی، کلامی و تجربی بسیار تعیین کننده اند. در این مقاله که به بخشی از این برنامة پژوهشی می پردازد، پرسش اصلی این است که قوای نظری و عملی نفس ناطقة چه نقش و تاثیری در شکل گیری نظام تشریعی حق ها و تکلیف های انسانی دارند؟ پاسخ به این پرسش هدف این نوشتار است؛ و از سوئی به پژوهشهای فلسفی-کلامی، و از جانب دیگر به فلسفه ارزش و به ویژه ارزشهای اخلاقی و حقوقی پیوند خورده است. این بررسی ناگزیر به شیوة تحلیلی و تطبیقی به انجام خواهد رسید. با توجه به دامنة گستردة این پرسش، لاجرم قلمرو آن به آراء سه صاحب نظر برجسته مذکور محدود می گردد.ترتیب منطقی اقتضاء می کند که پس از طرح مسئله، نخست بنیادهای تصوری و تصدیقی آن تبیین گردد، و سپس چرائی و چگونگی ابتنای هریک از حق و تکلیف بر قوای نظری و عملی نفس انسانی جداگانه شرح داده شود. حاصل این مطالعه ثابت می کند که بدون وجود قوای مذکور در نفس انسانی نظام تشریعی حق و تکلیف مصداق ندارد و قابل توحیه نیست.
خلاصه ماشینی:
در اين مقالـه کـه بـه بخشـي از ايـن برناـم ۀ پژوهشـي ميپردازد، پرسش اصلي اين است که قواي نظري و عملي نفس ناطقـه ، چـه نقـش و تـأثيري در شـکل گيري نظـام تشـريعي حق ها و تکليف هاي انساني دارند؟ پاسخ به اين پرسش ، هدف اين نوشتار است که از سو يي به پژوهش هاي فلسـفي۔کلامي و از جانب ديگر به فلسفۀ ارزش و به ويژه ارزش هاي اخلاقي و حقوقي پيونـد خـ ورده اسـت .
۲. قوه عملي ابن سينا در کتاب الاشارات و التنبيهات ، عقل عملي را اين گونه تعريف ميکند: از قواي نفس ، قوه اي است که نفس ، جهت نيازش به تدبير بـدن از آن برخـوردار اسـت و ايـن قوه ، «عقل عملي» ناميده ميشود.
خواجه نصير طوسي در شرح عبارت ابن سينا، مينو يسد: شروع در کار اختياري انسان تنها با ادراک آن چه در هر باب شايستۀ انجـام اسـت ، صـ ورت ميگيرد و اين ادراک عبارت است از ادراک رأي کلي استنباط شده از مقدمات کلـي اوليـه ، تجربيه ، مشهوره ، يا ظنيه که عقل نظري به آن حکم ميکند.
خواجه طوسي به پيروي از ابن سينا، بر اين باور است که عقـل عملـي بـراي انجـام اين فرايند دو کار انجام ميدهد: يکي استنباط آري کلي عملي از مقدمات نظري و ديگري انتقـ ال از ايـن آراء کلي به آراء جزئي و سپس برانگيخته شدن قوه عزم و إراده طبق اين رأي جزـئ ي و ايـن امـر در صـورتي امکان دارد که عقل عملي به عنوان ملکه در وجود انسان مستقر شده و فضايل جاي رذايل را گرفتـه باشـند (عابدي شاهرودي، ۱۳۹۵، ص ۱۱۷۔ ۱۱۸).