چکیده:
اجزای درونی نظریهی ولایت فقیه، نظام و مجموعهای بههمپیوسته است که میتوان در قالب مدل منظومهای و سیستمی، عناصرِ مفهومی، هنجاری، ساختاری و کارکردی آن را استخراج کرد و در یک کنش ارتباطی منطقی به تبیین هر یک از آنها پرداخت. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بازخوانی و ارائه طرحی نو پیرامون نظریهی ولایت سیاسی بود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و اطلاعات با روش کتابخانهای گردآوری شدند. نتایج نشان داد، نظریهی ولایت سیاسی، مرکب از پنج مفهوم کلیدی: جاعل ولایت، ولی، مولیعلیه، دامنهی قدرت و شبکهی قدرت است که شبکهی درونی آن بهوسیلهی گزارههای اسلامی تغذیه میشود. ساختار درونی ولایت سیاسی متشکل از مجموعهای از عناصر سیاسی و اجتماعی است که نقش هرکدام در چارچوب ویژگی دوساحتی تعاملی و نظاموار اسلام چینش و آرایش یافته است. ولی فقیه در درون نظام سیاسی ولایی، نقش مشروعیتی، ارتباطی، هدایتی و راهبردی دارد. مولیعلیه (فرد، جامعهی مدنی و دولت) به عنوان عناصر مقوّم و مشارکتی نظام ولایی در تمامی فرآیندهای ساختاری، کارکردی و بازخوردها حضور فعال دارند. مردم به عنوان شرط اِعمال و شرط استمرار ولایت سیاسی، هم علت محدثهی نظام سیاسی و هم علت مبقیهی آن هستند؛ بدینلحاظ شبکه و جریان قدرت از خصلت مشارکتی برخوردار است
خلاصه ماشینی:
در عرصه ي نظام سياسي يکي از معضـلات و محـذورات اساسـي انديشـه ي سياسـي، خصوصا در غرب ، اين بوده است که چگونه ميتوان بين فضيلت (خير، سعادت عمـومي و دولت ) و آزادي(خير، سعادت خصوصي و فرد) موازنه و آشـتي ايجـاد کـرد؟ چگونـه مـانع کج تابيهاي حکومت ها شويم تا ارزش ها و نيز کرامت و حقوق شهروندان حفظ شود؟ راهکار افلاطون (بودگرا)، نظريه ي "فيلسوف شاهي" است ؛ اين فيلسوف شـاه اسـت کـه به علت ارتباط با عالم مثل (خير مطلق ) قوانين خوب و سعادت بخش را اسـتخراج و تـدوين ميکند؛ تا زمان ماکياولي(عصر رنسانس ) اين رهيافت فکري بر فلسـفه ي سياسـي غـرب حاکم بود.
در اصطلاح فقه سياسي، ولايت سياسي (بـا توجـه بـه قرائـت ولايـت مطلقـه ي فقيـه ) به معناي قدرت مشروع فقيه جامع الشرايط در چارچوب اسلام و مصـالح عمـومي اسـت ؛ در عصر غيبت نيز، "ولي امر"، نائب و جانشين امام در تمامي امور (به جـز جنـگ ابتـدايي و امور شخصي) است (امام خميني، ١٣٨١، ص .
اکنون سوال اين است که از منظر نظريه ي ولايت فقيه و بـا عنايـت به الزامات فرهنگي جامعه ي ايران ، کدام رويکرد ترجيح دارد؟ بنابر ديدگاه امام راحـل و مقـام معظـم رهبـري، اسـتمرار و کارآمـدي و حتـي بقـاي جمهوري اسلامي نيز تنها در سايه ي مشارکت فعال و نقادانه ي نخبگان و گروه هاي فعـال و دل سوز انقلاب تامين ميشود (امام خمينـي، ١٣٦١، ج ٥، ص .