چکیده:
سلوک معنوی، همان حرکت و صیرورت باطنی در جهت تقرب به خداوند و در نهایت، وصول به حقّ و فنای در حق به معنای درست آن است. هر عمل سلوکی، مستلزم نوعی حرکت و تعالی روحی به سوی درجات عالی کمال، و متضمن نوعی معرفت باطنی و عرفانی به خداوند است. تعالیم اهلبیت(ع) بهروشنی بر حقیقت، عناصر و مولفههای سیر و سلوک عرفانی و نیز ضرورت آن دلالت دارند. در بخش اول این مقاله، به بررسی سلوک معنوی و عناصر و مولفههای آن در تعالیم اهلبیت(ع) پرداخته شده است. از سوی دیگر، سلوک معنوی به معنای فوق، ضرورتی تردیدناپذیر برای سعادت انسان است. این شایستگی و بایستگی سلوک عرفانی، در جهت آزادی از بند تعلقات نفسانی، رسیدن به درجات نهایی ایمان و در نهایت، دستیابی به معرفت شهودی از خود و خداوند است که در بخش دوم این مقاله به آن پرداخته شده است. پاسخ به چند ابهام درباره ضرورت سلوک معنوی، بخش پایانی این نوشتار خواهد بود
خلاصه ماشینی:
در بخش اول این مقاله ، به بررسی سـلوک معنـوی و عناصـر و مؤلفه های آن در تعالیم اهل بیت پرداخته شده است .
ایـن شایستگی و بایستگی سلوک عرفانی، در جهـت آزادی از بنـد تعلقـات نفسـانی، رسیدن به درجات نهایی ایمان و در نهایت ، دستیابی به معرفت شهودی از خـود و خداوند است که در بخش دوم این مقاله به آن پرداخته شده اسـت .
بخش دوم : ضرورت سلوک سیر و سلوک الی الله و عرفان و معرفت بـه خداونـد، ضـرورتی تردیدناپـذیر برای سعادت انسان است .
علامـه طباطبـائی درباره ضرورت سلوک عملی برای کسب معرفت نفس گوید: شناخت نفس ، مسئله فکری و نظری نیست ، بلکه مقصدی عملی است که جـز از راه سلوک عملی معرفت تام و کامل نفس حاصل نگردد، و اما علم النفسی کـه فلاسفه قدیم ، کتاب ها درباره آن تدوین کرده اند، علمی نیست که چیـزی از ایـن غرض را تأمین کند، و همچنین علم نفس تربیتی که متأخرین کتاب هـایی دربـاره آن نوشته اند نیز در حقیقت شعبه ای است از فن اخلاق به سبک قدیم ، و در ایفای غرض مذکور اثری ندارد١ (علامه طباطبائی، ١٩٩١م ، ج ٦: ١٩٤).
در بخش دوم مقاله ، ضـرورت سـلوک معنوی را با پرداختن به ضرورت تعالی سالک در درجات ایمان و قرب الـی الله ، ضرورت آزادی از بند تعلقات ، و همچنین ضرورت دستیابی به معرفت شـهودی از خود و خدا و هستی دنبال کردیم و به این نکته رسیدیم که دسـتیابی بـه امـور یادشده ، بدون عمل سلوکی و تقرب معنوی به خداوند ممکن نیست .