چکیده:
در تاریخ ایران رجال و شخصیتهایی بودند که افکار و اندیشههای آنها در عصر خودشان منجر به
تحولات بزرگی میشد. محمدحسنخان اعتمادالسلطنه یکی از بارزترین نمونه این شخصیت هاست. افکار
و اندیشههای او که یکی از بزرگترین وزرای قاجار بحساب میآید؛ در نوع خود بینظیر است. بازتاب این
اندیشه ها را میتوان در کتابهای که از او به جا مانده است مورد بررسی قرار داد. مسئلهای که در این پژوهش
مورد توجه است؛ این است که اندیشههای سیاسی- اقتصادی محمد حسن خان اعتمادالسلطنه حول چه
محورهای بوده است؟ یافته های این پژوهش بر اساس روش تاریخی و بر مبنای توصیف و تحلیل اندیشه
های اعتمادالسلطنه به دست آمده است؛ بر این اساس اعتمادالسلطنه با وجود آشنایی با تمدن غرب و رواج
روشنگری در ایران در زمینه اندیشه سیاسی مخالف دگرگونی و تغییر است و هر نوع اصلاحی رو در
چارچوب حفظ وضع موجود میداند. افکار سیاسی او در زمینه قانون، حکومت استبدادی، حکومت
جمهوری، حکومت مذهبی واعطای آزادی به مردم از جمله نمونه های است که او در آنها این اندیشه خود
را نشان میدهد. از طرفی اندیشه های او را در حیطه اقتصاد هم منجر به افزایش ثروت، درآمدزایی، صرفه
جویی و عدم خروج سرمایه از مملکت شد که در این مقاله به تحلیل و تبیین این موارد میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
پس از ذکر این مقدمات اعتمادالسلطنه قانون راه سازی خود را درچهار باب آورده است و هر باب نیز دارای چندین فصل است که برای آشنایی با اندیشه های اقتصادی اعتمادالسلطنه این کتاب مورد توجه است (اعتمادالسلطنه ، ١٣٠٧، قانون تسهیل ساختن طرق وشوارع ).
ابعاد اندیشه های سیاسی محمد حسن خان اعتمادالسلطنه بررسی اندیشه های سیاسی اعتمادالسلطنه به عنوان یکی از فعالان دربار سیاسی ناصرالدین شاه وهمچنین تحولات همه جانبه اوضاع ایران درآن روزگار بررسی گسترده ای را میطلبد ولی در این مقاله به بررسی افکار سیاسی او در زمینه قانون ، حکومت استبدادی، حکومت جمهوری، حکومت مذهبی واعطای آزادی به مردم پرداخته میشود.
از آنجا که اعتمادالسلطنه با آزادی مردم مخالفت می ورزید و از طرفی پایه گذار سانسور در ایران بود خودش نیز از نظر آزادی با محدودیت هایی روبرو بود بطوریکه وقتی اداره روزنامجات دولتی از طرف شاه به او واگذار شد، ناصرالدین شاه طی فرمانی که صادر کرد به او متذکرشد که از انتشار جزوه ها، کتاب ها و سایر مواد چاپی که برخلاف آداب ملی وعلیه دولت است خودداری ورزد.
در این حیطه اعتمادالسلطنه با وجود آشنایی با تمدن غرب و رواج روشنگری در ایران در زمینه اندیشه اجتماعی، سیاسی و تفکر مذهبی در قالب های سنتی باقیمانده و نظرات و پیشنهادهایش نظر به تغییر و دگرگونی اوضاع سیاسی یا کنار زدن مذهب چنانکه برخی از معاصران وی معتقد بودند رابطه ندارد و هر نوع اصلاحی را در چارچوب حفظ وضع موجود معتقد است .