چکیده:
هدف این پژوهش، تعیین میزان رابطه بین پیوندهای اجتماعی غیررسمی و سلامت روان کارکنان شرکت ایران ترانسفو زنجان (بر مبنای جنسیت)است. چهارچوب نظری تلفیقی از آرای صاحب نظران اجتماعی در رابطه با سرمایه اجتماعی شبکه(بارت، لین، ولمن و گرانووتر) می باشد. روش این تحقیق، توصیفی-تحلیلی، نحوه گردآوری داده ها پیمایش تحلیلی و ابزار آن پرسشنامه است. حجم جامعه آماری 1800 نفر و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 316 نفر است. روش نمونه گیری، تصادفی ساده می باشد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS و از آماره های توصیفی و آزمون های آماری استنباطی با توجه به سطح سنجش متغیرها استفاده شد. یافته های حاصل از تحقیق با استفاده از آزمون های تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون نشان می دهد که: 1- دامنه پیوندها، شدت پیوندها، عرضه حمایت ، دریافت حمایت در شبکه پیوندهای غیررسمی، جنسیت، سن، تحصیلات، تأهل، تعداد فرزرندان و پست سازمانی با سلامت روان رابطه معناداری دارند. 2- براساس نتایج حاصل از آزمون تی مستقل، مردان در مقایسه با زنان از سلامت روان بیشتری برخوردارند و همچنین مردان نسبت به زنان از: عرضه حمایت، دریافت حمایت، شدت پیوندها و همچنین دامنه پیوندهای بیشتری برخوردارند. 3- در کل ضریب تعیین تحلیل مسیر عدد 697/ 0 را نشان داد. بدین معنا که متغیرهای مورد بررسی 7/ 69 درصد از واریانس متغیر وابسته را تعیین نموده و 3/ 30 درصد واریانس متغیر وابسته مربوط به متغیرهایی است که دراین تحقیق پیش بینی نشده است.
خلاصه ماشینی:
یافته های حاصل از تحقیق با استفاده از آزمون های تی مستقل ، تحلیل واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد که : ١- دامنه پیوندها، شدت پیوندها، عرضه حمایت ، دریافت حمایت در شبکه پیوندهای غیررسمی، جنسیت ، سن ، تحصیلات ، تأهل ، تعداد فرزرندان و پست سازمانی با سلامت روان رابطه معناداری دارند.
طرفداران نظریه شبکه بر این باورند که وجود پیوندهای اجتماعی در جامعه به عنوان یک حائل در مقابل عامل فشارزای درونی، نقش مثبتی بر جابجایی و حرکت افراد از یک محیط و به محیط فرهنگی دیگر میتواند داشته باشد، به نحوی که با فراهم آوردن حمایت های عاطفی، دوستیها و فرصت هایی برای اعمال اجتماعی معنیدار در قالب سرمایه اجتماعی، اثر مهم و مؤثری روی سلامت روانی افراد دارد (ایمان و همکاران : ١٤٧).
این پژوهش بر اساس اصل فوق به بررسی روابط بین پیوندهای اجتماعی غیررسمی به عنوان یکی از ابعاد مهم سرمایه اجتماعی و سلامت روان پرداخته و تفاوت های معنیدار بین این روابط را در زنان و مردان مقایسه میکند و فرض تحقیق بر این است که افراد و گروه هایی که دامنه و شدت شبکه پیوندهای اجتماعی غیررسمی آنان گسترده و قوی است از سلامت روان بیش تری برخوردارند، بنابراین سوال تحقیق حاضر عبارت است از: تا چه حد سلامت روان زنان و مردان میتواند وابسته به پیوندهای اجتماعی غیررسمی آن ها باشد و از این حیث چه تفاوتی بین زنان و مردان شاغل وجود دارد؟ انسان سالم محور توسعه است و در سایه سلامت تک تک آحاد جامعه از ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی، می توان در جاده پیشرفت و توسعه قدم گذاشت .