چکیده:
مطالعه حاضر به دریافت زنان روستایی میانکوه شرقی پلدختر از سریال «گذر از رنجها» پرداخته است که در زمستان 1393 از شبکه اول تلویزیون پخش شده است. افراد مورد مطالعه با استفاده از نمونهگیری هدفمند انتخاب و تا اشباع نظری با 21 نفر آنها مصاحبه نیمه ساختیافته انجامشده، سپس دادهها مورد تحلیل مضمونی قرارگرفتهاند. بر اساس یافتهها، زنان موردمطالعه در موقعیتهای مختلف اجتماعی، گفتمان مسلط سریال را فعالانه خوانش نمودهاند. نوع دریافت زنان بهصورت طیفی در سه گروه انتقادی، جایگاه مسلط و توافقی بوده است. یافتهها نشان میدهد؛ زنان بر اساس میزان دسترسی گفتمانی، در ارزشها و ایدهآلهای متن جرحوتعدیل به عمل آورده و آن را در بستر اجتماعی و فرهنگی خود، مورد گفتگو قرار دادهاند. آنها معانی گفتمان مسلط مشتمل بر تقابلهای دوگانه، نمونه آرمانی زن و روانشناسی کردن امور را بر اساس جایگاه خود تعدیل کرده و به خلق و بسط معانی جدید مانند «نقش تعین کنندگی مردان» و «گریز از رنجها» مبادرت نمودهاند. این سریال زنان را به علل گوناگون مانند سرگرمی، لذت، موضوع گفتگو و همذات پنداری با قهرمان داستان جذب خود کرده بود. بهطورکلی، این یافتهها، تأییدکننده نظریه مخاطب فعال حتی در مورد زنان روستایی موردمطالعه میباشد.
خلاصه ماشینی:
(Mohammadi, 2011:161) مهديزاده با مرور يافته هاي تحقيقات انجام شده در خصوص دريافت زنان (مانند پژوهش دوروتي هابسون در سريال چهارراه ، ينانگ ١ در سريال دالاس ، ديويد مورلي در 2 مخاطبان نيشن وايد٣ و غيره ) آورده است : «پژوهشگران معتقدند که بخشي از محبوبيت سريال هاي خانوادگي براي بينندگان زن به دليل توانايي آنان در ربط دادن خطوط داستان ، شخصيت ها و داستان هاي هفتگي به زندگيهاي روزمره خودشان است ؛ بنابراين ، مخاطبان به جاي آنکه سريال هاي خانوادگي را به عنوان روايت هاي خاتمه يافته تماشا کنند، به صورت فعال روي متن آن ها کار ميکنند، روايت هاي مندرج در آن ها را جدا ميسازند و آن ها را به شيوه اي بازخواني ميکنند که در متن و زمينۀ زندگي خودشان معنادار شود» ( ٢٠١١:٢٣٤ ,Mahdizadeh).
بر اساس نظريه دريافت ، معنا از مذاکره بين متن و خوانندگان حاصل ميشود؛ بنابراين خوانندگان رسانه ها و خوانش ها متکثر هستند ( ,Garrett and Allan ٢٠٠٠:٢١) مرتبط با خوانش ها، معنا در فرايند مبادله ميان خواننده و متن و برداشت هايي که از اين مبادله براي مخاطب حاصل ميگردد، خلق ميشود ( ,Taylor and Willis .
٢-١) وضعيت اجتماعي- اقتصادي (مانند شيوه معيشت ، پايگاه اقتصادي، وضعيت تأهل ) و وضعيت مربوط به ويژگيهاي فردي (مانند سن ، ميزان تحصيلات ، مصرف ساير رسانه ها) چگونه با خوانش زنان موردمطالعه مرتبط بوده است ؟ بر اساس اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها از ميان عوامل اجتماعي- اقتصادي و عوامل مربوط به ويژگيهاي فردي دو عامل سن و ميزان تحصيل باعث تفاوت در خوانش مخاطبان تحقيق شده است که در ادامه نمونه هايي از گفته هاي افراد در سنين و تحصيلات متفاوت آورده ميشود که نشان ميدهد افراد جوان تر و داراي تحصيلات ، خوانش فعالانه تري از سريال داشته اند.