چکیده:
گسترهء میمون مباحث قبض و بسط تئوریک شریعت،ورود صاحبان اندیشه را میطلبد تا از درهم تنیدگی اندیشهها،تئوریها صیقل یافته،و جریان تفکر ناب شتاب بیشتری یابد.ابهام زدایی نتیجهء تقابل اندیشههاست،اما در این چند و چونی محور اصلی بحث باید محفوظ باشد و نباید شاخههای فرعی مباحث سایه خود را بر پیکرهء اصلی بگستراند. در مجموعهء مباحث قبض و بسط نیز مسئلهء پارادوکس تایید،بحثی ثانوی و حاشیهای است و شاید بیش از حد لزوم،در سطح نشریه در این باره سخن رفته است.گو اینکه در منطق نوین پارادوکس تأیید خود جایگاهی ویژه دارد.اما با توجه به درج چند مقاله در این باره و کفایت نسبی آن،پسندیدهتر آن است که بحث پارادوکس تأیید با همین مقاله خاتمه یابد و صاحبنظران،حوزهء مباحث قبض و بسط تئوریک شریعت را پالایشی بیشتر نمایند تا از این رهگذر معرفت دینی عمق و بالندگی بیشتر یافته و بر فربهی و غنای معارف اسلامی افزوده شود.
خلاصه ماشینی:
"بلی سخن را میتوان در کلاغی خاص هم برد به شرط اینکه شرط نتیجه را اعمال کنیم اما همچنانکه گفتم مدعی به نظر میآید نظر منقحی دربارهء آن نداشته و آنرا نپذیرفته باشد-به شرط آنکه آنرا اساسا فهم کرده باشد-و بنابراین معلوم نیست چگونه میخواهد از قضیهء کلیه به مصداق آن برود و اگر شرط نتیجه را میخواهد اعمال کند که مطابق آن تأیید قضیهء کلیه به جزئیه تحت آن منتقل خواهد شد-مقدارش مهم نیست-و دیگر تفاوتی نمیکند که مشکل را در کدام سطح طرح کنیم.
ا. عدم افزایش احتمال فرضیات علمی مدعی در مقاله قبل عنوان کرده بود که«اگر عدد افراد قضیهای کلی نامحدود باشد در اینصورت تأیید هر فرعی جزئی از کل قضیه در حد صفر یا عدم است،چون اگر N به بی نهایت نزدیک شود،به سمت صفر میل خواهد کرد و بنابراین میتواند گفت که یافتن فردی خاص به معنای تأییدی برای قضیه کلیه محسوب نمیشود».
روش استاندارد جهت اندازهگیری میزان افزایش مشاهدات جدید از فرضیات استخدام تئوری بیز [است یعنی (به تصویر صفحه مراجعه شود) ملاک انتخابی مدعی تابع N است و برای اینکه به تفاوت فاحش عملکرد این دو تابع پی ببریم کافیست فرض کنیم تعداد افراد فرضیه بجای اینکه نامحدود باشد، محدود و متناهی باشد در این صورت باید میزان افزایش احتمال فرضیه توسط یک مصداق در هر دو تابع یکسان باشد که قطعا اینچنین نیست.
برای تفهیم به مدعی عرض میکنم که اگر افراد قضیه را مثل 001 بدانیم- یعنی زیر مجموعهمان 001 عضو داشته باشد-پارادکس بسادگی پیدایش میشود زیرا هنوز کلاغ سیاه قضیه صد عضوی«همه کلاغها سیاهند»را تأیید میکند و مطابق با قاعدهء هم ارزی قضیهء«هر غیر سیاهی غیر کلاغ است»را و میزان تأیید نیز در اینجا-حتی با ملاک و استدلال پوپر هم-صفر نیست."