چکیده:
هدف این مقاله، شناسایی بود یا نبود رابطه بین الگوی خانواده بر حسب تقسیم جنسی وظایف خانگی میان زن و مرد و سبک زندگی اقشار مرفه غیر نوظهور و نوظهور در شهر تهران است. سؤال اصلی این است: در کدام الگوی خانواده هستهای (سنّتی اقتدارگرا یا مشارکتی) بین جنسیت و سبک زندگی دو گروه رابطهی معناداری وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ سؤال، از روش جمعآوری اطلاعات پیمایش تحلیلی با ابزار پرسشنامه، در جامعهی آماری شهر تهران استفاده شده است. روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای و روش تعیین حجم نمونه کوکران، با حجم نمونه 700 نفر میباشد. فرآیند پیمایش تجربی در سال 1384 انجام شد. یافتههای حاصل از آزمونهای آماری با نرمافزار SPSS، نشان داد که: با تغییر الگوی خانواده از هستهای سنّتی اقتدارگرا به هستهای مشارکتی در هر دو گروه مرفه غیر نوظهور و مرفه نوظهور، الگوی خانواده با سبک زندگی کلّی بر حسب جنس رابطه معنادار مییابد و سبک زندگی کلّی زنان از عامیانه به سمت عالمانه گرایش مییابد.
خلاصه ماشینی:
الگوی خانواده و سبک زندگی جنسیتی ∗دکتر محبوبه بابائی کد مقاله : ٣٧١ چکیده هدف این مقاله ، شناسایی بود یا نبود رابطه بین الگوی خانواده بر حسب تقسیم جنسی وظایف خانگی میان زن و مرد و سبک زندگی اقشار مرفه غیر نوظهور و نوظهور در شهر تهران است .
سؤال اصلی این است : در کدام الگوی خانواده هسته ای (سنتی اقتدارگرا یا مشارکتی ) بین جنسیت و سبک زندگی دو گروه رابطه ی معناداری وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ سؤال، از روش جمع آوری اطلاعات پیمایش تحلیلی با ابزار پرسش نامه ، در جامعه ی آماری شهر تهران استفاده شده است .
یافته های حاصل از آزمونهای آماری با نرمافزار SPSS، نشان داد که : با تغییر الگوی خانواده از هسته ای سنتی اقتدارگرا به هسته ای مشارکتی در هر دو گروه مرفه غیر نوظهور و مرفه نوظهور، الگوی خانواده با سبک زندگی کلی بر حسب جنس رابطه معنادار می یابد و سبک زندگی کلی زنان از عامیانه به سمت عالمانه گرایش می یابد.
اما در ساختار خانوادههایی که الگوی خانواده در نحوه ی تقسیم جنسی وظایف خانگی ، سنتی و اقتدارگرا است ، نفوذ ساختار نقشی ناهمگون (مثلا نقش خانگی بدون دستمزد منزویکننده در مقابل نقش های شغلی با دستمزد)، نابرابر و تصمیم گیریهای ناشی از سلطه ی پدر یا مادر به سبکهای زندگی جنسیتی شده و نابرابر می انجامد که یکی (مشخصا زنان) به دلیل شرایط ، موقعیت و نقش های پایین ؛ کم منزلت ، حاشیه ای، منفعل صاحب فرهنگ پایین و سبک زندگی عامیانه می شود و دیگری (مشخصا مردان) به دلیل قرار داشتن در عرصه ی عمومی ، دارای نقش های بامنزلت تر، فعال، صاحب فرهنگ بالا و سبک زندگی عالمانه می شود.