چکیده:
نابرابری جنسیتی درخانواده یکی از پدیدههای اجتماعی جوامع بشری درگذشته و عصر حاضر است که جامعهی ایران، از جمله شهرستان گنبد کاووس نیز به واسطهی تنوع ویژگیهای قومیتی و مذهبی شرایط خاصی دارد. نابرابری جنسیتی به توزیع نامناسب امکانات و امتیازات در شرایط برابر به جنس مرد یا زن گفته میشود. بعبارت دیگر، در جامعهی ایران همانند سایر جوامع امتیازات، امکانات و حتی رفتارها، دیدگاهها و سیاستها نسبت به زن فرودستانه و بالعکس نسبت به مرد فرادستانه است و البته در دوران معاصر، با افزایش سطح آگاهی خانوادهها بویژه زنان، مقام و منزلت آنها در جامعه تغییرات قابل توجهی نموده است، لیکن برای رسیدن به وضع مطلوب راه درازی در پیش است که زنان باید در این راه مردان را با خود همراه نمایند و در غیر اینصورت برابری را باید در شعارها یا کتابها جستجو کرد. این مطالعه بدنبال بررسی نقش عوامل فرهنگی مانند ایدئولوژی مردسالاری، نقش آموزشی و سرمایهی فرهنگی بر نابرابری جنسیتی درخانواده میباشد. این پژوهش با بیشتر با رویکرد کارکردگرائی صورت گرفت، زیرا این رویکرد بیشتر به مباحث اجتماعی و فرهنگی پرداخته و وجود آنها را برای حیات جامعه و خانواده لازم و ضروری میداند، بنابراین برای تبیین نابرابری جنسیتی از مدل و الگوی نظری دیدگاههای کارکردگرائی استفاده گردید که طبق آن نقش عوامل فرهنگی از طریق متغیرهای ایدئولوژی مردسالاری، نقش آموزشی، سرمایهی فرهنگی بر نابرابری جنسیتی در خانواده بطور مستقیم سنجش گردید که سهم عوامل فرهنگی7/ 21 درصد می باشد.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش با بیشتر با رویکرد کارکردگرائی صورت گرفت ، زیرا این رویکرد بیشتر به مباحث اجتمـاعی و فرهنگی پرداخته و وجود آنها را برای حیات جامعه و خانواده لازم و ضروری می داند، بنابراین برای تبیین نابرابری جنسیتی از مدل و الگوی نظری دیدگاههای کارکردگرائی استفاده گردید که طبـق آن نقـش عوامـل فرهنگی از طریق متغیرهای ایدئولوژی مردسالاری، نقش آموزشی ، سرمایه ی فرهنگی بر نابرابری جنـسیتی در خانواده بطور مستقیم سنجش گردید که سهم عوامل فرهنگی ٢١/٧ درصد می باشد.
بنابراین این بررسی بدنبال پاسخ به چند سؤال است : ١- دیدگاه مردان و زنان نسبت به نابرابری جنسیتی در خانواده چگونه است ؟ ٢- عمدهترین متغیرهای فرهنگی مؤثر بر نابرابری جنسیتی در خانواده کدامند؟ ٣- نقش کدام متغیر نسبت به متغیرهای دیگر در تبیین متغیر وابسته بیـشتر اسـت ؟ بـرای پاسخ به این پرسشها فرضیه هایی برای سنجش همبستگی و تبیین متغیرها تدوین گردید: فرضیه های تحقیق ١- ایدئولوژی مردسالاری بر نابرابری جنسیتی در خانواده تأثیرگذار می باشد.
نابرابری جنسیتی نوعی از قشربندی اجتماعی است و جایگاه برتر مـردان نـشانگر جایگـاه پست تر زنان در جامعه است ، بعبارت دیگر برتری مردان نـشانگر آن اسـت کـه زنـان در جایگاه فروتری قرار دارند و جایگاه برتر مردان نسبت به آنها این اجازه را می دهـد کـه از امتیازات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بالاتر نسبت به زنان برخوردار باشند و طبیعی است که آنها از وضعیت موجود راضی باشند و به دنبال تغییر و تحول نباشند، چـرا کـه تغییـر حافظ منافع مردان نیست .