چکیده:
اساسا مفهوم نقد در جامعه ای بطور مبنایی معنا پیدا میکند که همگـان درصـدد حـل مشـکلات و مسائل جامعه و یافتن راه حل ها از طریـق گفتگـو و مفاهمـه در رسـیدن بـه توافـق باشـند، در چنـین جامعه ای دگرسازی و مرزبندی در آن رویکرد قالب نخبگان سیاسی نیست . از راهکـار توجـه بـه عقایـد مختلف و به رسمیت شناختن دگران است که اجماع نسبی پیرامون منافع جمعی و مصـالح ملـی اتفـاق میافتد. اینکه چنین جامعه از چه سطحی از توسعه به معنای عام برخوردار است محل بحـث و مناقشـه است . اما اهتمام به کنش در حوزه عمومی از سوی نخبگان سیاسی در چارچوب نظریه کـنش ارتبـاطی میتواند ما را به سمت مفاهمه و توافق در سایه اهمیت نقد و مباحثه رهنمون کند. یعنـی امـر سیاسـی به عنوان یک امر عمومی است و کنش در حوزه عمومی باید از مسـیر نقـد و مباحثـه گـذر کنـد. کـنش معطوف به توافق و تفاهم از رهگذر عقلانیت رهایی بخش گذر میکند و لزوما این نوع کنش بـه دنبـال رسیدن به منفعت و سود خلاصه نمیشود که طبق اندیشـه هابرماس بـن بسـت موجـود جوامـع مـدرن اتکای صرف بر یکی از جنبه های خرد انسانی است که هابرماس در نظریه کـنش اتبـاطی خـود درصـدد گشایش فرایند کسب شناخت و کنش متناسب با عقلانیـت و در نتیجـه رهانیـدن انسـان هـدف جـو و منفعت محور از بن بست سیستم اجتماعی خود ساخته غیرمنعطف است . این مقاله توصیفی – تحلیلـی در کنکاش بکاربردن این نظریه در جامعه سیاسی امروز ایـران و بدسـت آوردن برخـی راه حل هـا بـرای رسیدن به تفاهم و توافق سیاسی در به رسمیت و توجه دادن به عنصر نقد در جامعه است .
خلاصه ماشینی:
کـنش معطوف به توافق و تفاهم از رهگذر عقلانیت رهایی بخش گذر میکند و لزوما این نوع کنش بـه دنبـال رسیدن به منفعت و سود خلاصه نمیشود که طبق اندیشـه هابرماس بـن بسـت موجـود جوامـع مـدرن اتکای صرف بر یکی از جنبه های خرد انسانی است که هابرماس در نظریه کـنش اتبـاطی خـود درصـدد گشایش فرایند کسب شناخت و کنش متناسب با عقلانیـت و در نتیجـه رهانیـدن انسـان هـدف جـو و منفعت محور از بن بست سیستم اجتماعی خود ساخته غیرمنعطف است .
در واقـع نظریـه انتقادی به منزله پادزهری در برابر رویکردهای کمی و غیر انتقـادی، بـه ویـژه در برابـر سـیطره پوزیتویسم در روش شناسی علوم اجتماعی معاصر محسوب میشود که در مقابـل رویکردهـایی چون اگزیستانسیالیسم و پدیدارشناسی، ساختارگرایی و کارکردگرایی، پساساخت گرایی و پست مدرنیسم و اشکال مختلف ایدئالیسم اومانیستی، تلاش میکند تا با یک چشـم انـداز انتقـادی و غیرجزم گرایانه ، رهایی از تمام اشکال ستم و سرکوب و نیز التـزام بـه آزادی، سـعادت و انتظـام 4 ــــــــــــــــــــــــــــــــــ بررسی جایگاه نقد در سپهر سیاسی ایران بر اساس نظریه کنش ...
چیزی که در جامعه امروز ایران بسیار به آن نیاز دارد این است که بتواند کـنش خـود از مسـیر دست یابی به موفقیت به سمت کنش عقلانی رهایی بخشی که با قالب های خود سـاخته مبـارزه میکند در بستر اجتماعی برسد.
اراده به تصمیم در بستر عقلانیت دیالوگی یعنی پذیرش امر نسبی قابل اصلاح از سوی فرد دارای اراده، بنابراین شخصی که در چنین فرایندهایی مشارکت میکند نه تنها پذیرفته که ممکن است داعیه های عقلانی خودش محل اشکال باشد بلکه اهتمام به این امر نیز دارد که میبایستی برای یادگیری و پذیرش امر درست اقدام نماید.