چکیده:
مکتب کینزی پس از بحران سالهای 1933-1922 و با انتشارات کتاب نظریه عمومی کینز شکل گرفت. محور اصلی در این مکتب لزوم دخالت دولت را برای جلوگیری از بحران و رکود در اقتصاد است.این مکتب با دو بحت اصلی تحت عنوان چسبندگیهای دستمزد و قیمت درصدد پاسخگویی به علت بحران و رکود میپردازد.در اواخر دهه 1970 انتقادهایی به این مکتب وارد شد مبنی بر این که پایههای خرد این نظریات قوی نمیباشند و این مسأله موجب تجدید نظر در آراء و عقاید این مکتب شد.پس از این جدال و بحث،عدهای از اقتصاددانان به بررسی این مشکلات و سپس تدوین چارچوب خرد برای این نظریات شدند که با ارائه نظرات جدید به مکتب کینزیهای جدید معروف گردیدند. در این مقاله هدف بررسی دلایل جدایی کینزیها از کلاسیکها و سپس بررسی سیر تحول مکتب کینزی سنتی به مکتب کینزیهای جدید و مقایسه آن دو با یکدیگر است.بالأخره این که،آیا نظریات کینزیهای جدید توانسته نقاط ضعف مکتب کینزی را برطرف کند یا خیر،دیگر موضوع مورد بحث ما در این مقاله میباشد.
خلاصه ماشینی:
"بهطور کلی میتوان گفت که سنتز معروف نئوکلاسیکها که در طول چهار دهه بعد توسعه یافت، توضیح واحدی را برای هر دو پدیده ارائه شده در بالا به وسیلهء کینز(یعنی وجود بیکاری ناخواسته از یک طرف و اینکه نوسانات در تقاضای کل منبع اصلی تغییرات در فعالیتهای اقتصادی به حساب میآیند از طرف دیگر)به عنوان شرط اصلی ارائه داده،و آن اینکه قیمتها به آرامی نسبت به عدم توازنهای ایجاد شده بین عرضه و تقاضا تعدیل خواهند گشت.
بنابر این در سیستم کینزی میتوان بدین جمعبندی رسید که بعضی از مواقع پول دارای اهمیت چندانی نیست (وقتی که اقتصاد در دام نقدینگی و یا دام سرمایهگذاری قرار گیرد)،بعضی از مواقع دیگر عرضه پول بهطور اساسی و حیاتی دارای اهمیت است(وقتی که نرخ بهره بسیار بالا باشد)و بالاخره اینکه در بسیاری از موارد چیزی در بین این دو حد قرار گرفته که در هرکدام از این موارد و حالات بستگی به شرایط و وضعیت موجود خواه داشت.
اساسا به نظر میرسد سنتز نئوکلاسیکها،در حقیقت،آمیخته به چیزی شده بود که در گذشته به عنوان یک سؤال واضح و بدیهی وجود داشته،و آن اینکه در فضایی که به شدت رقابتی است، چگونه یک خروج و یا انحراف و تغییر جهت چشمگیر6از رفتار والراسی میتواند تداوم یابد؟شاید بتوان گفت مهمترین پیام ساختاری اقتصاد این است که در یک شرایط رقابتی،انگیزه پرقدرت سود کارگزاران اقتصادی را7تحریک کرده و به هیجان آورده تا قیمتها را در پاسخ به عدم توازنهای ایجاد شده بین عرضه و تقاضا تعدیل نمایند."