چکیده:
غیر ممکن میباشد.منظور ما از تجارت،درجهء باز بودن بخش کالایی اقتصاد بین الملل در صنایع موردنظر بوده،که ساختار و اهمیت آن در تعیین رشد ارزش افزودهء هر بخش مد نظر است.الگوی آزمون فرضیهء فوق به شرح زیر تبیین میگردد:«رابطهای مثبت میان رشد ارزش افزوده و رشد نسبت شکاف تجارت در میان بخشهای مختلف صنعتی،موجود میباشد.»در این رابطه تحلیل توأم مقطعی و سری زمانی از رابطهء تجارت و رشد در دو صنعت مواد نساجی،پوشاک و صنعت کفش و کلاه طی دورهء 1367- 1379،مورد بررسی قرار خواهد گرفت.نتایج تجربی در صنعت مواد نساجی و پوشاک نشان میدهند که رشد قدر مطلق نسبت شکاف تجاری،عامل کاهنده برای رشد ارزش افزوده محسوب می شود.همین نتایج برای صنعت کفش و کلاه تأیید میگردد.بنابر این رابطهء مثبت میان رشد ارزش افزوده و رشد نسبت شکاف تجارت در دو صنعت یاد شده در ایران مشاهده نمیگردد.
خلاصه ماشینی:
"مبانی نظری در این بخش چهار دسته موضوع نظری،به قرار زیر مورد بررسی قرار خواهند گرفت: 1-بررسی مبانی نظری در خصوص ارزیابی کانالهای ارتباطی میان رشد و تجارت؛2-تفکیک منابع رشد اقتصادی به نیروی کار و افزایش بهرهوری؛3-آثار تجارت روی رشد از دیدگاه کاربردی و4- مطالعهء مدل زانگ که مطالعات کاربردی این مقاله براساس آن صورت یافته است.
Jayme,Jr,Notes on Trade and Growth,2003 (3) Rodrik (4) Demand-pull فن آورانه به علت نادیده گرفتن سمت تقاضا در الگوهای تجاری لحاظ نمیگردد،در صورتی که با عنایت به سمت تقاضا این امکان وجود دارد که تولید نهایی سرمایه،از خطر کاهش انباشتگی سرمایه مصون بماند و روند افزایشی رشد ادامه پیدا کند.
با توجه به مطالب فوق که بهطور مختصر چگونگی رابطه رشد ارزش افزوده که از نیروهای تولیدی تأثیرپذیری دارند و شکاف تجاری در میان بخشهای مختلف صنعتی را مورد بررسی قرار میدهند،سعی ما در این مقاله بررسی رابطه رشد افزوده و رشد نسبت شکاف تجارت در میان بخشهای صنایع منتخب میباشد.
2-4-بررسی اجمالی مدل زانگ در این مقاله،تغییر در میزان تولید کالای مورد تجارت برخلاف مدلهای پویا که در شرایط رویارویی شرایط عرضه و تقاضا توضیح داده میشود،برمبنای تأثیر یک جانبهء عوامل عرضه برری میگردد و معیار درجهء باز بودن تجاری،تأثیر مثبت شکاف میان مقادیر میان صادرات و واردات روی مقادیر کمی ارزش افزوده فرض میگردد.
ولی کاربرد آن برای بررسی ساختار تولید و تجارت در تعیین ارزش افزودهء صنعتی،دارای اهمیت میباشد؛چرا که برآورد این مدل در سطح کلان،بدون توجه به بخشها و زیر بخشهای آن(که در آنها امکان بررسی درجهء باز بودن تجاری وجود دارد)عملا کاربرد سیاستی نخواهد داشت."