چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی اصول و مبانی اعتبارشناسی معرفتی و به دست دادن معیارهای اعتبارسنجی فهم علمی از متون اسلامی در علوم انسانی انجام شد. پژوهش کنونی با بهکارگیری روش تحقیق توصیفیتحلیلی درصدد پاسخ به اینگونه پرسشهاست که: یافتههای «روش فهم علمی از متون اسلامی» چگونه میتوانند ما را به کشف حقیقت و معرفت علمی برسانند و از اعتبار لازم برخوردار باشند؟ با مبنا قرار دادن «مولفمحوری از دریچه فهم روشمند متون» و حفظ اصالت یافتههای تفهمی با اتخاذ رویکرد «نگاه از درون متن به بیرون» و با عبور از حصرگرایی اعتبارشناختی روشهای تجربی و ارزیابی روند درست بهکارگیری روش فهم و اجتهاد میتوان میزان فهم صحیح و روشمند از متون اسلامی را سنجید. این هدف با لحاظ «معیارهای اعتبارسنجی فهم صحیح از متون اسلامی» تحقق مییابد که عبارتاند از: ۱. انطباق با قواعد فهم زبانشناختی؛ ۲. انطباق با قواعد فهم معناشناختی؛ ۳. سازوارگی درونی و تعارض نداشتن با مبانی اسلامی؛ ۴. هماهنگی و تطابق با عقل برهانی؛ و ۵. هماهنگ با واقعیتهای انسانی و متعارض نبودن با یافتههای قطعی علوم.
خلاصه ماشینی:
هرچند از دغدغههای برخی از محققان به دست دادن چنین معیارها و ملاکهایی در لابهلای مباحث خود بوده است (از جمله: سعیدی روشن، ۱۳۸۳)، اما با توجه به سیر تحولی روشهای اجتهادی و فهم متن و بهویژه در حوزه علوم انسانی برای دستیابی به علوم انسانی اسلامی (که هنوز هم برای تحول و توسعه مطلوب آن روشها در کاربستهای علمی راه بسیاری مانده است) این اصول و معیارهای سنجش اعتبار معرفتشناختی نیز به تحول و عرضه دقیق آنها متناسب با فهم تخصصی و برداشت علمی از متون اسلامی نیاز دارد.
1. اصول و مبانی اعتبارشناسی فهم علمی از متون اسلامی پیش از پرداختن به معیارهای سنجش اعتبارسنجی یافتههای فهم متون، ابتدا درباره چند پرسش اساسی و مبنایی به بحث مینشینیم، از جمله اینکه: آیا آنچه حاصل فرایند روش فهم علمی و اجتهادی است کشف از واقع و حقیقت میکند یا نه؟ و به عبارت دیگر، آیا امکان حصول معرفت علمی از متون اسلامی هست؟ در صورت امکان و کاشف بودن، چه نوع معرفتی را به همراه دارد؟ معرفت قطعی، یا ظنی و احتمالی؟ و اعتبار معرفتشناختی آن با وجود امکان خطا چگونه است؟ آیا فهمها یا تبیینهای احتمالی و چندوجهی سَر از نسبیگرایی درمیآورند یا از اعتبار لازم برخوردارند؟ چگونه میتوان فهم خالصانه داشت و اصالت یافتهها را حفظ کرد؟ آیا در اعتبارسنجی معرفتی منحصراً باید معیارهای روشهای تجربی را ملاک قرار داد؟ در دیدگاه اسلامی کدام مبنای هرمنیوتیکی، مؤلفمحوری یا متنمحوری میتواند اعتبار معرفتی داشته باشد؟ البته پرسشهایی از این دست، خود موضوعاتی بسیار مهم برای تحقیق و پژوهش هستند که در جای خود بررسیهای مفصلتری را میطلبند؛ اما در این مجال، خلاصهوار به پاسخ برخی از پرسشهای معرفتی در باب گزارهها و علوم حاصل از روش اجتهادی و فهم متن ، و سپس معیارهای سنجش اعتبار یافتههای آن میپردازیم.