چکیده:
هدف پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش هاست که اولاً؛ سرمایه ی اجتماعی در مفهوم مشارکت ، اعتماد و انسجام اجتماعی و توسعه ی سیاسی در مفهوم توسعه ی مشارکت و رقابت سیاسی در ایران پس از انقلاب سلامی چه فراز و فرودی را پشت سر گذاشته است؟ثانیاً این دو پدیده در نظام اجتماعی و سیاسی ایران چه تعاملاتی با یکدیگر داشتند ؟ تلقی از پدیده های فوق به عنوان واقعیاتی تاریخی که ریشه در دگرگونی های اجتماعی بلند مدت دارد ، خواه ناخواه روش تحقیق حاضر را به سوی تحقیق تاریخی سوق داده است ؛ زیرا فرض بر این بود که روند شکل گیری و تحول سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی سیاسی هر جامعه، تاریخ خاص خود را دارد . پس در چارچوب این روش ، سه دوره ی مشخص تاریخی را طی فاصله ی زمانی (84– 1357) که درآن ادوار،کشور متناوباً از نظر روند تحول پدیده های فوق دچار قبص و بسط و فراز و فرود بوده است مورد مطالعه دقیق علمی قرار داده ایم .
خلاصه ماشینی:
وجود برخی از آسیب های اجتماعی در جامعه امروز ایران بیانگر این واقعیت است که سرمایه ی اجتماعی روند نزولی یافته است و مردم در برقراری روابط اجتماعی با سایر افراد جامعه مشکل اساسی دارند و بی اعتمادی در جامعه چه در میان افراد و چه نسبت به حکومت ، دولت و نظام سیاسی به اشکال مختلف خود را نشان می دهد (علاقه بند ،١٣٨٤ :٣٥)، در واقع این مفهوم ، ابزاری برای رسیدن به توسعه ی سیاسی تلقی می شود.
بنابراین با عنایت به شرایط و تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گوناگون ایران در سه دهه اخیر، با استفاده از تئوری و رویکرد پوتنام مبنی بر ایجاد ، تقویت و گسترش شبکه های اجتماعی و مشارکت مدنی مردم در وظایف شهروندی و امور سیاسی و شکل گیری نهادهای مدنی، هم چنین روند تحول توسعه ی سیاسی و سرمایه ی اجتماعی مورد واکاوی علمی و جامعه شناختی قرار گرفته است .
با وجود این و 54 تحت چنین شرایط انقلابی ، آن گونه که اسناد و نتایج آمارگیری از سازمان های داوطلبانه و غیردولتی سال ١٣٨٣ مرکز آمار ایران نشان می دهد ، در این دوره حدود ٣٥٥ NGO در سطح کشور به طور رسمی تأسیس یافته و شروع به فعالیت کرده بودند و به رغم تنگناها و چالش هایی که در فضای انقلابی و ملتهب جامعه وجود داشت ، پر رنگ بودن مشارکت اجتماعی و پا به پای آن ، مشارکت و رقابت سیاسی در این دوره ی کوتاه ، امری محرز و مبرهن بوده است .