چکیده:
رون نظامی است برای جهتیابی معماری که آن را از معماران ایرانی، به واسطه معرفی محمدکریم پیرنیا میشناسیم. در این مقاله پس از مرور آنچه پیرنیا در باره آن گفته است، تلاش کردهایم سرنخهای آن را در متون مختلف تاریخی پیگیری کنیم و بررسی کنیم که آیا چنین سرنخهایی، وجود رون را در معماری گذشته ایران تایید میکند یا نه. متونی با موضوعات طبی و جغرافیایی و نجومی را مستعد چنین جستجویی یافتهایم، متون طبی از حیث فایدههایی که برای رون ذکر شده است و متون نجومی و جغرافیایی از حیث ارتباطشان با مساله اتجاه. نتایج مقاله نشان میدهد که مفهوم رون سابقهای بسیار کهن دارد و رد آن را حداقل تا اوستا میتوان پی گرفت. احتمالا در ابتدا شانی دینی داشته و آیینی مرتبط با سکنی گزیدن بوده است اما در دورههای متاخر درکی که از آن وجود داشته، نظامی برای هماهنگی معماری و آب و هوا بوده است. در میان این دو نقطه ابتدا و انتهای مفهوم رون، لایههای دیگری را تشخیص دادهایم. احتمالا در طی قرون اسلامی این لایهها بر آن بار شده و معنی آن نیز نزد معماران تغییر کرده است.
“Roon”, pronounced “ruːn” is a system of architectural orientation used in Iran introduced to modern literature by Mohammad Karim Pirnia. After reviewing what he had mentioned about it, we will try to find its traces in historic texts and see if they confirm exitence of such a system in Iranian architecture of the past. Medical, geographical, and astronomical texts have been the better candidates for such a search. Medical texts were selected due to the benefits mentioned for the Roon, and geographical and astronomical texts, due to their connection to the problem of orientation. Results show that Roon has a long history and could be traced to at least Avesta. It probably had a religious aspect primarily. But in later periods it was perceived as a system for matching architecture with regional weather. Between these two points, several conceptual layers could be seen in Roon, these layers were probably added to the first concept in Islamic period, so its meaning for architects have changed
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله پس از مرور آنچه پيرنيا در بارٔە آن گفته است ، تلاش کرده ايم سرنخ هاي آن را در متون مختلف تاريخي پيگيري کنيم و بررسي کنيم که آيا چنين سرنخ هايي، وجود رون را در معماري گذشتۀ ايران تأييد ميکند يا نه .
اقليم ، جغرافياي تاريخي، رون معماري، معماري ايران مقدمه در اين مقاله تلاش کرده ايم مفهوم رون را که محمدکريم پيرنيا به آن اشاره کرده است در منابع مختلف تاريخي پيگيري کنيم .
در ابتداي مقاله پس از مرور آنچه پيرنيا دربارٔە مفهوم آن گفته است ، شواهدي را از جغرافياي مقدس در فرهنگ ايراني آورده ايم که نشان ميدهد رون احتمالا آييني براي سکنيگزيني بوده است .
(همو، ذيل «بيرون ») پس اگر واژٔە رون را که معاني مکان و جهت يابي را هم زمان در خود دارد در کنار داستان اوستايي خلق زمين و هفت پاره شدن آن و مرزهاي نجومي کشورها که مطالع و مغارب انقلابي آفتاب است بگذاريم ، حدس عقلايي اين است که هر مکان جديدي که از نظر انسان زرتشتي بخواهد مسکون شود بايد با آييني از «بيرون » بودن درآيد.
اين تفاوت دستگاه طبي و رون ، يعني وجود عناصر مهم ديگري غير از جهت بادها و کوه ها در تعيين کيفيت هواي محيط را ميتوان شاهدي بر اين گرفت که لايه هاي طبي بخشي فرعي در رون بوده است .
رون روشي است براي تعيين جهت معماري و شهر با ادعاي فايده هاي آب و هوايي، که در آن سه راستاي اصلي وجود دارد، اين راستاها سه مستطيل اند که در شش ضلعي منتظمي محاط ميشوند که دو رأسش رو به شمال و جنوب باشد.