چکیده:
این مقاله با استفاده از مدل رگرسیون انتقال ملایم (STR)، تابع تقاضای غیرخطی بار دفاعی و کشش درآمدی آن را در ایران طی دوره زمانی 1394-1358 مورد بررسی قرار داده است. به این منظور از متوسط بار دفاعی کشورهای منطقه خاورمیانه بهعنوان شاخص تهدیدات بینالمللی (شاخص معکوس امنیت) و متغیر انتقال استفاده شده است. همچنین، لحاظ نمودن یک تابع انتقال با یک پارامتر آستانهای که بیانگر یک مدل دورژیمی است، برای تصریح رابطه غیرخطی بین متغیرهای مورد مطالعه کفایت میکند. نتایج نشان میدهد که حد آستانهای 28/8 درصد میباشد و پارامتر شیب نیز 88/۱ برآورد شده است. در رژیم اول، کشش درآمدی بار دفاعی منفی است و با یکدرصد افزایش در درآمد، بار دفاعی حدود 05/0 درصد کاهش مییابد. در رژیم دوم، کشش درآمدی بار دفاعی مثبت است و با یکدرصد افزایش در درآمد، بار دفاعی حدود 03/0 درصد افزایش مییابد. لذا بین درآمد و بار دفاعی در ایران یک رابطه U معکوس با توجه به سطح امنیت وجود دارد. بر اساس سایر نتایج، ضرایب اثرگذاری مخارج غیردفاعی، جمعیت، تهدیدات بینالمللی و درآمدهای نفتی در رژیم حدی اول، بهترتیب منفی، بیمعنی، مثبت و مثبت است. اما در رژیم حدی دوم که سطح تهدیدات بینالمللی بالاتر از حد آستانه است، شدت این اثرگذاری (بدون تغییر علامت) افزایش مییابد.
This paper investigates the nonlinear demand for defense burden function and its income elasticity in Iran for the period of 1991 to 2015 using Smooth Transition Regression (STR) model. For this end, the Average defense burden in Middle Eastern countries is used as the international threats indicator (inverse security index) and transition variable. Moreover, considering one transition function with one threshold parameter, that represents a two-regime model, is sufficient to specification of nonlinear relationship among variables. The results indicate that the threshold value is 8.28 percent and the estimated slope parameter is 1.88. In the first regime, the income elasticity of defense burden is negative and with a one percent increase in income, the defense burden is reduced by about 0.05%. In the second regime, the income elasticity of defense burden is positive and with a one percent increase in income, the defense burden increases by about 0.03%. Therefore, there is a U-inverse relationship between income and defense burden in Iran, according to the level of security. According to other results, the coefficients of the impact of non-defense expenditure, population, international threats and oil revenues in the first limiting regimen are negative, meaningless, positive and positive. But in the second limiting regime where the level of international threats is higher than the threshold, the severity of this effect (without changing the sign) increases.
خلاصه ماشینی:
نتایج این تحقیق با استفاده از رویکردگشتاورهای تعم 3 s"/>s"/> (GMM)، حاکی از آن است که متغیرهای: درآمد سرانه، نیروهای مسلح و وقفه مخارج دفاعی، اثر مثبت و معنادار و متغیرهای: قیمت کالاهای نظامی، کل مخارج دفاعی کشورهای عضو ناتو و دموکراسی، اثر منفی و معنادار بر مخارج دفاعی کشورهای مورد مطالعه داشتهان > عبدالفتاح و همکاران (2014)، در تخمین تابع تقاضای هزینههای نظامی کشور مصر، طی دوره زمانی 2009-1960 و با استفاده از روشهای OLS کاملاً ا 4 S"/>S"/> (FMOLS)، 5 S"/>S"/> (DOLS) و رگرسیون همانباشتگی ا 6 n"/>n"/> (CCR)، نشان دادهاند که عوامل اقتصا Nikolaidou Fonfria & Marin Generalized Method of Moments Fully Modified OLS Dynamic OLS Canonical Cointegrating Regression استراتژیک در تعیین بار نظامی کشور مصر اثر معناداری دارند.
همچنین، وی نشان داده است که موقعیت منطقهای هر کشور، ممکن است بر روی مخارج دفاعی آن کشور تأثیر معناداری داشته با > یسیلیورت و 4 t"/>t"/> (2017)، نیز با استفاده از دادههای 144 کشور جهان و بهرهگیری از رویکرد 5 Panel"/>Panel"/>، به نتیجهای مشابه با مطالعه اسکاستاد دست Malizard & Droff Smooth Transition Regression Skogstad Yesilyurt & Elhorest Dynamic Spatial Panel گئورگ و همکاران 1 (2018)، با استفاده از یک مدل عمومی هزینههای دفاعی، تقاضا برای مخارج نظامی کشورهای منطقه آسیا-پاسیفیک 2 را طی دوره زمانی 2015-1991 مورد بررسی قرار دادهاند.