چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی نظریه بوردیو در باب میدان آموزش و تفاوت آن با سایر رویکردهای رایج جامعهشناسی آموزشوپرورش میباشد. برای دستیابی به این هدف، از روش پژوهش اسنادی بهره گرفته شد و از این طریق آثار نظری و تجربی بوردیو و سایر نظریهپردازان و پژوهشگران مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای به دست آمده حاکی از آن است که بوردیو نگاهی دو بعدی به میدان آموزش دارد که دربرگیرنده رویکردهای تضاد و کارکردگرایی است. این بدان معناست که بوردیو میدان آموزش را میدانی میداند که هم در راستای حفظ تعادل و نظم جامعه فعالیت میکند و هم در راستای بازتولید وضعیت موجود و حفظ منافع طبقه مسلط. همچنین، بوردیو در رویکرد دو بعدی خود به میدان آموزش به تناسب با هر کدام از این ابعاد، بر ابزارهای مختلفی تاکید دارد. بهطوریکه در نگاه کارکردگرایانه به میدان آموزش بر ابزار سرمایه فرهنگی و در نگاه تضادگرایانه به این میدان، بر ابزار عادتواره تاکید دارد. بدین معناکه از دیدگاه بوردیو میدان آموزش هم با ساختار و هم با عاملیت در ارتباط است. بنابراین، رویکرد بوردیو به میدان آموزش «رویکرد دو بعدی مضاعف» است.
خلاصه ماشینی:
بوردیو و میدان آموزش بر اساس نظریه میدان ، بوردیو تلقی جامعه مدرن به مثابه مجموعه ای از افراد یا واحدهای ارگانیک را رد میکند و آن را مجموعه ای از میدان های اجتماعی درهم تنیده و به هم وابسته میداند که هر کدام هدف ها، کارکرد (تخصصی و اجتماعی) و قوانین خاص خود را دارند و هر فردی در آن واحد، عضو میدان های بسیاری است و در هر میدانی جایگاه متفاوتی دارد.
بوردیو در این نگاه معتقد است که میدان آموزش در راستای حفظ نظم جامعه و تقویت آن کارکرد مهمی را ایفا میکند.
P,٢٠١٦ ,Bourdieu)، در پژوهش ها و مطالعات اجتماعی، بیشتر به تحلیل کارکرد اجتماعی میدان های اجتماعی از جمله میدان آموزش پرداخته و تحلیل کارکرد تخصصی میدان ها را زیاد مورد توجه قرار نداده و این امر موجب شده است تا در آثار و پژوهش های اجتماعی او، دیدگاه تضاد اجتماعی نسبت به دیدگاه ایستایی اجتماعی نمود بیشتری داشته باشد.
در رابطه با رویکرد تضاد نیز بوردیو از مفهوم عادت واره بهره میگیرد و معتقد است میدان آموزش تحت تأثیر سیاست های میدان قدرت و بر اساس فرایندهای پیوسته خود-محدودسازی و خودسانسوری، عادت واره عاملان اجتماعی این میدان به ویژه دانش آموزان را شکل میدهد و حقیقت عینی رفتار به مثابه درونی شدن اصول خودسری فرهنگی را پنهان میکند.
بنابراین کارکرد اجتماعی میدان آموزش که همان بازتولید است نه از طریق تولید سرمایه فرهنگی، بلکه از طریق برساخت عادت واره های فردی عاملان اجتماعی ایفا میشود.
Applying Bourdieu’s field theory: the case of social capital and education.
How can the social theory of Pierre Bourdieu assist sport management research?