چکیده:
در یونان باستان، لوگوس افزون بر آن که معناهای متعددی مانند عقل، گفتار، سخن، کلمه، تعریف، تناسب و... را میپذیرد؛ اما به طور کامل هیچ یک از آنان نیست. در نزد پیشاسقراطیان لوگوس همان عقل کلی است که جهان را هدایت میکند. رفته رفته سوفسطائیان از لوگوس با عنوان سخن و گفتار یاد کردند و فیلون یهودی آن را معادل رسول یا پیامبر میدانست. مسیحیت آن را مسیح و کلمه الله مینامید. در نزد ابن عربی لوگوس همان انسان کامل و حقیقت محمدیه است. هایدگر نیز که از جمله فیلسوفان معاصر به شمار میآید لوگوس را زبان و معادل چیزی که از طریق خودش، خودش را نشان میدهد، بیان میکرد و در نزد دریدا لوگوس معادل با نوشتار و به معنای تجلی خداوند است. تلاش ما در این مقاله، بررسی مفهوم لوگوس از آغاز تا اکنون میباشد و سعی شده است به این پرسش پاسخ داده شود که لوگوس چیست؟ طبق رهیافتهای این پژوهش لوگوس همان مقام جامع وجودی فرازمان و فرامکان کلمه است که با هم افزایی جوهر مفهومی، جوهر گفتاری و نوشتاری موجب تجلی پدیدارها و شکلگیری کلمه_پدیدار میشود. هدف این مقاله، پس از بیان تعریفی از آن بر مبنای نگرش فلسفی مکتب،«لوگوس» بررسی انواع تعاریف از مفهوم اصالت کلمه است.
خلاصه ماشینی:
مقام جامعیت وجودی کلمه یا لوگوس همان «بار معنایی» است که در تودهی گنگ و نامفهوم و بدون صورت به طور بالقوه حضور دارد و برای هر چیزی یا هر شاکلهای در بر دارندهی کل یا مقام جامعی است که «کلمه- هستی» با توجه به بهرهای که از آن وجود میبرد، هستیمند میشود.
وارون نظر هراکلیتوس که تنها حواس را مجرایی برای درک و دریافت آن میدانست مقام جامع وجودی کلمه یا لوگوس توسط حواس کلمهمحور، عقل، وحی، شهود و منبعی به نام تاریخ و انواع خودآگاه جمعی و فردی قابل درک است پس نظم جهان، عقل هدایتگر جهان و تمام تعاریفی که تا به حال از لوگوس انجام پذیرفته همه و همه از کلمه و خصوصیات مقام جامع وجودی کلمه نشأت گرفته و کلمات یا مقام موجودی متکثر جنبهی مادی لوگوسند؛ بنابراین لوگوس در این معنا نمیتواند به معنای آشکار ساختن آن چیزی باشد که فرد در مورد آن سخن میگوید بلکه آن چیزی که در سخن گفتن آشکار میشود «کلمه- پدیدارها» هستند و کلمه- پدیدارها بهرهای از لوگوس (مقام جامع وجودی کلمه) بردهاند.
مبرهن است که «پدیدار» از ریشهی یونانی phainomenon به معنای آن چیزی که خود را آشکار میکند گرفته شده است اما آیا پدیدار بدون حضور کلمه آشکار میشود؟ - کلمه در معنای روح، ذات و معنا و مقام جامع وجودی- از نگاه مکتب اصالت کلمه، پدیدارها بدون کلمه چه در مقام جامعیت وجودی و چه در مقام متکثر موجودی که زبان ماهیت اجتماعی آن است حضور خارجی ندارد و اصولا بدون کلمه پدیداری آشکار نمیشود پس این لوگوس نیست که باعث آشکار شدن و متجلی ساختن چیزها میشود بلکه کلمه- پدیدارها هستند.