چکیده:
عوامل انسجام متن به عنوان یکی از دستاوردهای زبانشناسی نقشگرا، از ابزارهای کاربردی برای سنجش و تحلیل متن به شمار میآید. از جمله متونی که از دیرباز مورد توجة جامعة بینالمللی واقع شدهاست و در عین حال، به دشواری و دیرفهمی شهره یافته، الکتاب سیبویه است. نظر به اهمیت این اثر در مطالعات زبانشناسی و ضرورت فهم دقیق و درست آن از یک سو، و اما و اگرهای موجود برای بازگردان این اثر به زبان فارسی از سوی دیگر، این پژوهش میکوشد با روش توصیفیـ تحلیلی و با تکیه بر برشهایی از جلد اول الکتاب، به کمک ابزارهای انسجام دستوری متن، به شناسایی عوامل سازندة ابهام در این کتاب بپردازد. سپس نحوة بررسی انتقال این عوامل را در ترجمة موجود از جلد اول بررسی و تحلیل نماید. یافتههای پژوهش حاکی از این است که استفادة حداکثری از پتانسیل زبان عربی در بهکارگیری ضمایر و عبارتهای اشاری و حذفهای مکرر، آن را تبدیل به یک شاخصة سبکی نزد سیبویه کردهاست و دیریابی مرجوعات در ارجاعات درونمتنی با اسباب مختلف، از جمله چندمرجوعی، احتیاج به دانش پیشزمینهای، تغییر جنسیت مرجوع، وجود فاصلة زیاد بین ارجاع و مرجوع آن و... از سوی دیگر، بسامد بالای ارجاعت برونمتنی و حذفیات به قرینههای معنوی که خود مستلزم حرکت رو به جلو در متن، دانش پیشزمینهای و... است، کتاب سیبویه را تبدیل به یک متن دشوار و سراسر مبهم کردهاست. در فرایند ترجمه، این صورتهای زبانی با مرجوعات آنها جایگزین و از ابهام آن کاسته میشود، هرچند این رویکرد منجر به محو کردن شاخصة سبکی سیبویه در متن مقصد میگردد.
The factors of text consistency are considered as one of the achievements of role-oriented linguistics as a tool for measuring and analyzing text. One of the texts that has long been considered by the international community, and at the same time well known for its difficulty and silliness, is Sykab Sibuyeh. Given the importance of this work in linguistic studies and the need for accurate and accurate understanding on the one hand, and the possibilities available for translating this work into Persian, on the other hand, this study attempts to use a descriptive-analytical method with a cutting edge approach. Excerpts from the first volume of the book, with the help of grammatical textual coherence tools, identify the factors that make up the ambiguity in this book, and then analyze how to translate these factors into the existing translation of the first volume. The findings of the study indicate that making maximum use of the Arabic language potential in the use of pronouns and frequent expressions and omissions has made it a stylistic indicator for Sibuyeh. And referral of references to in-text references with various gadgets including multi-reference, need for background knowledge, reference sex change, long distance between reference and reference, and ... and above frequency of in-text referrals and Disclosures into spiritual mirrors that require moving forward in the text, foregrounding knowledge, and so on have made Sibuyeh's book a difficult, all-encompassing text. In the translation process, these linguistic forms are replaced by their references and their ambiguity is reduced, although this approach results in the disappearance of the Sibuyeh style index in the target text.
خلاصه ماشینی:
از جملـه پژوهش هاي صورت گرفته در اين زمينه ، ميتوان به موارد زير اشاره کرد: ـ ميرحاجي و کرم زادگان در مقالۀ «رمزگشايي تعدادي از واژگـان کليـدي الکتـاب (بـا محوريت جلد اول ) «تعدادي از واژگان تأثيرگذار متن الکتاب را که معاني مختلفـي دارنـد، با هدف کمک به فهم مخاطب بررسي کرده اند.
اسـاس تمـام ايـن پـژوهش هـا، الگـوي تعـادل اسـت و پژوهشگران اين دسته ، همگي موفقيت يـک ترجمـه را در تطـابق کامـل بـين صـورت هـاي انسجامي در دو متن مبدأ و مقصد دانسته اند؛ مانند مقالۀ «مقايسۀ کاربست عوامل انسـجام در سورة اعلي و ترجمۀ آن از صفارزاده »، مقالـۀ «ارزيـابي مقايسـه اي انسـجام در سـورة علـق و ترجمۀ آن از حداد عادل بر اساس نظريۀ هاليدي و حسـن »، مقالـۀ «بررسـي تطبيقـي عناصـر انسجام متني در سورة مبارکۀ ناس و ترجمۀ فارسي آن بـر پايـۀ نظريـۀ انسـجام مـتن »، مقالـۀ «تحليـل هـم ارزي انسـجام دسـتوري غيرسـاختاري در دعـاي دوازدهـم صـحيفۀ سـجاديه و ترجمه هاي آن ».
از جملـه عواملي که سبب اين دشواري شده است ، ميتوان به موارد زير اشاره کرد: ١ـ مرجع ضمير به يک اسم داخل مثال يا شاهد نحوي بازميگردد و مخاطب بر اسـاس آموزه هاي خود در همان باب يک واژه را به عنوان مرجع انتخاب ميکند؛ مانند: «لأنهم لـم يجعلوه فعلا، أو فعل شيئا في "اليوم "، إنما هو بمنزلۀ "لله بـلادک"» (سـيبويه ، ١٩٨٨م .