چکیده:
از مهمترین مشکلات پیش روی زنان روستایی فرهنگ جامعه است که مانعی در انتخاب مسیر کار آفرینی زنان شده است. با
توجه به اهم مشکلات و مسائل موجود در زمینه فرهنگ کار آفرینی زنان, هدف اصلی پژوهش بررسی موانع فرهنگی کارآفرینی
زنان بخش کشاورزی در شهرستان نجف آباد بود. جامعه آماری پژوهش ۲۲۰ نفر از زنان فعال در بخش های شیلات و آبزیان؛
باغداری, امور زراعی, امور دامی و صنایع دستی روستایی بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب
متناسب۱۴۱ نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش پرسشنامه محقق ساخته (برای سنجش موانع فرهنگی)
و پرسشنامه استاندارد سنجش کارآفرینی که توسط کردنائیج (۱۳۸۶) در دانشکده کار آفربنی دانشگاه تهران (برای سنجش
کارآفرینی زنان) بوده است. طبق آلفای کرونباخ, پایایی پرسشنامه موانع فرهنگی ۰/۹۵ و پرسشنامه کار آفرینی برابر ۰/۸۹
بود. برای تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار 23 spss در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و برای بدست آوردن مدل
معادلات ساختاری از نرم افرار ابموس استفاده شد. یافته های بدست آمده از تحلیل برازش مدل نشان دادند که مدل تحلیل
عاملی برای هدف اصلی پژوهش دارای برازش مناسبی بود. نتایج حاصل از تحلیل پارامترهای مدل اندازه گیری موانع فرهنگی
کارآفرینی بر اساس چهار بعد. موانع ارزشی, موانع هنجاری, موانع اعتقادی و موانع رسانه ای. دارای ضرایب مسیر استاندارد
شده و استاندارد نشده مناسبی بود و تبیین کننده خوبی با توجه به ضرایب ] در سنجش موانع فرهنگی بودند. نتایج حاکی از
آن است که عوامل ارزشی با بار عاملی ۰/۵۲ کمترین تاثیر را بر ممانعت از کار آفرینی زنان روستایی داشته و عوامل رسانه ای
با بار عاملی ۰/۷۹ بیشترین تاثیر را بر ممانعت از کار آفرینی داشته است.