چکیده:
مناسبات ایران و ماوراءالنهر از عهد صفوی ـ شیبانی در روندی چالشی، به ایجاد سنتی در مناطق مرزی خراسان منجر شد که تا عهد منغیت همواره در قالب جنگ، صلح، استقرار نیرو، تعدیات ترکتازانه و بهاسارتبردن سرحدنشینان ادامه داشت. در پی یافتن علل، مجموعهای از توسعهطلبیها، منافع اقتصادی، سنتهای اجتماعی و بیکفایتیهای سیاسی را با پوششی به نام اختلافات مذهبی مییابیم که در عهد شیبانی و پس از آن اشترخانی، تفاوتها و فرازوفرودهایی داشته است. آنچه در این نوشتار با عنوان «اوضاع سرحدنشینان و شیعیان خراسانی در مناسبات سیاسی منغیتیان و قاجارها» مطالعه میشود، بر دوران پس از نادر و استقرار حکومت منغیتیان در ماوراءالنهر تمرکز دارد. پرسش اصلی پژوهش این است که در ادامة روند تاریخی مواجهة ایرانیان و ازبکان که موجب تنش در خراسان شده بود، اوضاع خراسانیان در عهد منغیتیان/قاجارها چگونه و تابع چه مؤلفههایی بود؟ پاسخ اولیه و مدعای ما این است که در مناسبات ازبکان با شیعیان خراسانیِ سرحدنشین و مهاجر، روندی از لشکرکشیها تا تعامل سیاسی با حکومت قاجار شکل گرفته که تابع اوضاع سیاسی و اجتماعی ماوراءالنهر، سیاستورزی دولت ایران، تحولات روز دنیای اسلام (جنبش اتحاد اسلام و مواجهة با استعمار)و شرایط اجتماعی خراسانیان مهاجر در ماوراءالنهر بوده است.
The challenging relations between Iran and Transoxiana from Safavid-Shi'bani era resulted in a tradition in the border areas of Khorasan and continued up to the Maghnits period through war, peace, deployment of military forces, predatory aggressions and taking the frontiersmen captive. Searching for the causes, several factors such as a set of developmental and economic interests, social traditions and political inadequacies with a covering of religious differences are recognizable that had several impacts along with ups and downs under the ruling years of Shibanid dynasty and then Ashtarkhanids. The present study has been conducted focusing on the period after Nader Shah was assassinated and the Manghit dynasty started to rule over a part of Transoxiana. The main question of the research is of how the situation of the people of Khorasan was under the ruling of Manghits during the reign of Qajar dynasty alongside the historical process of the mutual confrontations of Iranians and Uzbeks in the northeast and what factors affected it? The foremost answer and the claim is that there can be found a chain of incidents in relations between Uzbeks and Shiite frontiersmen of Khorasan and the immigrants such as military expeditions, political collaboration with the Qajar administration that was dependent on the political and social conditions of Transoxiana, the Iranian government policies, the changes occurred in the world of Islam (the Movement of Unity of Islam and Confrontation with Colonialism) and the social conditions of the Khorasanis who lived in Transoxiana as immigrants.
خلاصه ماشینی:
پرسش اصلی پژوهش این است که در ادامۀ روند تاریخی مواجهۀ ایرانیان و ازبکان که موجب تنش در خراسان شده بود، اوضاع خراسانیان در عهد منغیتیان /قاجارها چگونه و تابع چه مؤلفه هایی بود؟ پاسخ اولیه و مدعای ما این است که در مناسبات ازبکان با شیعیان خراسانی سرحدنشین و مهاجر، روندی از لشکرکشیها تا تعامل سیاسی با حکومت قاجار شکل گرفته که تابع اوضاع سیاسی و اجتماعی ماوراءالنهر، سیاست ورزی دولت ایران ، تحولات روز دنیای اسلام (جنبش اتحاد اسلام و مواجهۀ با استعمار)و شرایط اجتماعی خراسانیان مهاجر در ماوراءالنهر بوده است .
مؤلفه های تأثیرگذار در رفتار سیاسی ماوراءالنهریان این دوره را این گونه میتوان تحلیل کرد که فعال شدن قبایل ماوراءالنهری و حمایت گاه وبیگاه خوانین موجب ایجاد سنت و رسمی اجتماعی شده بود که در تداوم آن بیش از مسائل عقیدتی، منافع اقتصادی مؤثر بود؛ زیرا در هریک از این حملات ، علاوه بر غارت شهرهای آباد و ثروتمند خراسان و نهب اموال شیعیان ، خود آنان نیز به عنوان برده در بازارهای خیوه و بخارا به فروش میرسیدند.
12 برای فهم و تحلیل رفتارهای سیاسی نسبت به ایرانیان در این زمان ، باید به یک نکته توجه داشته باشیم که در این ارتباط با دو طیف مواجه ایم که باید سیاست ها دربارٔە هریک از آنها به صورت جداگانه بررسی شود؛ طیف نخست ، همان سرحدنشینان خراسانی هستند؛ ازآنجاکه پس از تجزیۀ قلمرو خانات ، ایران با خیوه مرز مشترک داشت ، درصورت عدم تمایل حکومت بخارا تجاوزات مرزی ازجانب این حکومت به ایران صورت نمیگرفت و تنها خیوه و قبایل ترکمن در این بخش فعال بودند و طیف دوم ، شیعیان ایرانی که در دو قرن منتهی به این دوره ، به بهانه های مختلف و عموما اسارت در مرزها به ماوراءالنهر رفتند و یا به این سرزمین برده شدند و طبقه ای به نام ایرانیان را شکل دادند.