چکیده:
در دههی هفتاد خورشیدی، جریانهایی در شعر فارسی ظهور کردند که شعر آنهاهم از نظر زبان و بیان و هم از نظر محتوا، با شعر دورههای گذشته به کلی متفاوت بود. وجه مشترک همهی جریانهای شعری دههی هفتاد، فراروی از زبان و بیان متعارف شعر فارسی بود. یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین جریانهای شعری دههی هفتاد، «جریان شعر زبان»، به راهبری رضا براهنی بود. در این پژوهش، ابتدا نظریهی زبانیت براهنی را به اختصار معرفی کردهایم و سپس از خلال دیدگاههای جدید وی، مؤلّفههای اصلی شعر زبان را به دست دادهایم. مهمترین مؤلّفههای شعر زبان عبارتند از: نحوگریزی، معنیزدایی، چندصدایی، جابهجاسازی پرتابی و... . پس از ارزیابی شعر براهنی، به عنوان نمایندهی شاخص این جریان، به نتایجی دست یافتهایم؛ از جمله این که در شعر براهنی نیز مانند نیما و شاملو، میان نظریهی شعری و اجرای شعری شکافهایی وجود دارد. دیگر اینکه این جریان شعری میتوانست با زدودن کهنگی از زبان شعر و متناسب کردن آن با شرایط و اقتضائات زمانه، شعر نوِ فارسی را در مسیر بهتری قراردهد؛ اما با تندرویهایی، ازجمله تأکید افراطی و غیرمنطقی بر معنازدایی و تخریب و از همگسیختگی زبان، این فرصت طلایی از شعر معاصر فارسی گرفته شد.
During 1990s, certain trends came about in Persian poetry the poems of which were generally different both in terms of language and method of expression and content from those from the previous periods. The common aspect of all the poetical trends from the 1990s was transcending beyond the common and normal language and expression of Persian poetry. One of the most important and most influential poetic trends from 1990s was “the language poetry” trend, pioneered by Reza Baraheni. In this study, the language poetry trend will be dealt with. In the investigation of this poetry trend, the theory of “languageality” proposed by Baraheni will be briefly introduced, in the first place, followed by figuring out the main indicators of language poetry from among his viewpoints. The most important indicators of the language poetry are syntactical discordance, de-semanticization, multiphonicity, projective dislocation, polylogia or lingual lunacy and so forth. After evaluating the poems by Baraheni, as the prominent representative of language poetry trend, certain results were found out, including the idea that there is a gap between poetical theory and poetical implementation in the poems recited by Baraheni as in the ones by Nima and Shamlou; and so on.
خلاصه ماشینی:
از جمله می توان به این پژوهش ها اشاره کرد: ـ مهدی عباسی زهان و فرزان سجودی ، در مقاله ی «تحلیل گرایش های پست مدرن در متن «دف » براهنی »، کوشیده اند شعر دف براهنی را بر پایه ی بوطیقای شعر زبان آمریکا تحلیل کنند.
(طاهری ، ١٣٨٤) ـ علیرضا رعیت حسن آبادی ، در بخشی از مقاله ی «مانیفست و تلقی از آن در گفتمان شعر مدرن و پسامدرن فارسی »، به مؤخره ی رضا براهنی در کتاب خطاب به پروانه ها پرداخته است و آن را در چارچوب یکی از تلقی های رایج از مفهوم مانیفست ، به طور فشرده معرفی کرده است .
٤. شعر زبان (یا زبان محور) نظریه ی شعری جدید براهنی و همچنین کارگاه ادبی او، منجر به ظهور یک جریان شعری در دهه ی هفتاد شد که می توانیم آن را «جریان شعر زبان » یا «شعر زبان محور» بنامیم ؛ هرچند این جریان ، به نام های دیگری ، از جمله «شعر پست مدرن » نیز مشهور شده است .
» (براهنی ، ١٣٧٤ الف : ١٦٩) با رها شدن زبان شعر از حاکمیت مطلق معنا و نحو، ارجاع زبان ، از خارج از زبان ، به درون زبان برگردانده می شود و این ارجاع درون زبانی ، یعنی به کار گرفتن دال هایی که مدلول آن ها نه در بیرون ، بلکه در درون زبان است .