چکیده:
غذا و تغذیه نقش پررنگی در حیات و شکلگیری خصیصههای فرهنگی انسان دارد. شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میتواند دسترسی و کنترل مواد غذایی و برآوردهشدن امیال و ذائقهها در این رابطه را تحت تاثیر قرار دهد. بهعلاوه غذا و عملخوردن به مانند یک نشانه معانی فرهنگی و چیزهای بسیاری را در مورد ما بازنمایی میکنند. جنسیت و قدرت در کنار مولفههای یاد شده از عوامل یا قیدوبندهای تاثیرگذار در نحوة تولید، توزیع و مصرف غذا است. این پژوهش بهدنبال فهم چیستی و سهم جنسیت و قدرت در نظام غذایی عشایر است و اینکه چگونه از طریق نظام غذایی جنسیت و قدرت تکمیل و اعمال میگردد. جامعة مورد مطالعه این پژوهش، عشایر لک در استان لرستان هستند. بیان چیستی جنسیت و مراتب قدرت از طریق نظام غذایی برای زنان و مردان در زندگی عشایر و این که چگونه این دو مولفه مناسبات متفاوتی را با غذا و یکدیگر بهدنبال دارد، هدف اصلی این مطالعه است. استراتژی پژوهشی مردمنگاری بهعنوان شیوهای برای درک معانی و جهان زندگی از نقطهنظر کنشگران برای نفوذ به تجربة زیستة عشایر و دستیابی به معانی مورد نظر بهکار گرفته شده است. مصاحبههای مردمنگارانه و مشاهده مشارکتی تکنیکهای بهکار گرفته شده برای گردآوری دادههای مورد نیاز است. نتایج نشان میدهد که جنسیت در تولید، توزیع و مصرف خوراک مولفهای مهم است و بهواسطة آن قدرت متفاوتی برای زنان در دسترسی و مصرف مواد غذایی بهدنبال داشته است. غذا برای زنان بهواسطة نزدیکی با مواد و منابع غذایی نماد مهمی است. بهعلاوه نظام غذایی در مراحل تولید، توزیع و مصرف عنصری مهم برای بیان ویژگیهایی که در فرهنگ به جنسیت اختصاص دارند، است. مردان و زنان هریک به طریقی از غذا برای بهدستآوردن پایگاه اجتماعی، روابط دوستانه، قدرت و اعمال آن استفاده میکنند. غذا شیوهای کارساز برای برساخت هویتی متمایز برای زن و مرد است. این هویتهای متمایز جنسیتی دسترسیها و روابط متفاوتی برای زن و مرد در ارتباط با غذا ایجاد نمودهاند.