چکیده:
در دورۀ محمدرضا شاه باستانگرایی شدید حکومت و تبلیغ اندیشة شاهنشاهی دیده می شود. شاه و اطرافیانش تصمیم گرفتند تا از سرمایة نمادین یعنی همان اندیشۀ باستانگرایی بیشترین بهره را ببرند. یکی از این اقدامات، تغییر مبدأ تقویم شمسی کشور از هجری به شاهنشاهی با مبدأ سلطنت کوروش بود. هدف پژوهش حاضر بررسی روند تغییر مبدأ تقویم شمسی از هجری به شاهنشاهی در دورۀ پهلوی دوم و در پی رسیدن به پاسخی مناسب به سؤال اصلی این پژوهش است که زمینهها، اهداف و روند تبدیل تقویم هجری شمسی به تقویم شاهنشاهی چه بود و آیا شاه با تغییر تقویم کشور از هجری (رویدادی مذهبی) به شاهنشاهی (رویدادی ملی) در پی مشروعیت بخشیدن به حکومت خود بود یا در فکر ضدیت با مذهب بود؟ روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. شاه در سال 1354ش همزمان با جشن پنجاهمین سالگرد سلطنت خاندان پهلوی، تقویم کشور را تغییر داد. شاه با این کار در پی مشروعیت بخشیدن به قدرت خود چه در داخل کشور چه به غربیها بود و درصدد اهانت به دین اسلام نبود؛ اما در عمل، شاه یک نماد اسلامی را حذف و یک نماد ملی را جایگزین کرده بود و این عمل باعث خشم نیروهای مذهبی شد.
During the mohammadReza pahlavi rule saw severe archaism and are promoting the idea of empire. The shah and his entourage decided to make the most of the symbolic capital of the idea of archaism. One of these measures was to change the source of the solar calendar of the country from Hijri to Imperial to Cyrus. The purpose of the present study is to investigate the process of changing the solar calendar origin from Hijri to Imperial during the Second Pahlavi period and to find an appropriate answer to the main question of this research, what were the purposes and process of converting the Hijri solar calendar to the Imperial calendar and whether the Shah changed Was the nation's calendar from Hijri (religious event) to Imperial (national event) seeking to legitimize its rule or thinking of opposing religion? The method of this research is descriptive-analytical. In 1975, the Shah changed the country's calendar as the Pahlavi dynasty celebrated its 50th anniversary. In doing so, the Shah sought to legitimize his power both domestically and in the West and did not insult Islam, but in practice the Shah removed an Islamic symbol and replaced it with a national symbol, which angered the religious forces. Keywords: Calendar, Solar Hijri Calendar, Imperial calendar, Aristocracy.
خلاصه ماشینی:
برای رفع این مشکل چه می توان می کرد؟ آیا می توان همه حوادث تاریخی را با ذکر مبدأ واحدی بیان کرد؟ (مجله سخن ١٣٦٣: ٨٦٧) یکی از استادانی که پاسخی برای مجله سخن فرستاد، سیدحسن تقی زاده بود، او که خود پیشینه تحقیقی درباره تقویم داشت پاسخ داد: یکنواخت کردن تاریخ گذاری کاری مطلوب و مفید است چون تاریخ مبنی بر سال قمری را نه بر عصر حاضر که حالا تاریخ شمسی را قبول کرده است و نه بر وقایع قبل از اسلام می توان توسعه داد، پس برای قبول مبدأ واحد باید یا تاریخ میلادی را پذیرفت و یا تاریخ شمسی را برای وقایع قبل از اسلام و بعد از اسلام استعمال کرد.
همانطور که مردم مسلمان ایران جشن های پرشکوه ملی و کهن خود نظیر نوروز را حتی پس از پذیرش اسلام حراست کردند و هم دوش با آنها اعیاد اسلامی مانند عید فطر را محترم شمردند، اکنون نیز مبدأ تاریخ قمری را که روحانی و قدسی است با همان صورت اصلی که در تقویم های ایران ثبت است جاودانه نگه دارند و درعین حال گاهنامه هجری شمسی را متروک گردانند.
٢ زمینه های سیاسی تغییر تقویم در آبان ١٣٤٥ /نوامبر ١٩٦٦، مجید کفایی خراسانی از اعضای وزارت خارجه نامه ای به محمدرضا شاه نوشت با این موضوع که مبدأ گاهشماری رسمی ایران را به جای هجرت پیامبر، تاریخ تأسیس شاهنشاهی هخامنشی قرار دهید.
او تأکید داشت که ایران دو تقویم دارد شاهنشاهی و قمری که اولی تقویم تاریخی و دومی تقویم مذهبی است ؛ اما شاه به این نکته توجه نداشت که تغییر تقویم شمسی به منزله تغییر تقویم مذهبی کشور بود زیرا مبدأ تقویم ، مذهبی بود.