خلاصه ماشینی:
"PP,mavruZ از اهریمن و اورمزد، و همانا جولانگاه«مهر»-آن مقوله مرکب و میانجی آن دو(تاریکی و روشنایی)باشد 10 ؟ نامی که برای مفهوم«اهریمن»همستار در نزد مادان و مغان ذکر میشود، عجالة همان«انگزه مینو»اوستایی است، که گفتهاند یا این واژه«در میان مغان و همه نژاد آریایی» وجود داشته، یا اگر هم در میان مغان پیش از زردشتی گری چنین نامی(-انگره مینو)متداول نبوده، واژه دیگری برای این مفهوم داشتهاند که چون یقینا نمیدانیم چه بوده، به قرائتی چند اصطلاح«انامک»یا«زدار»دئوه(-دیو ویرانگر)در برابر«انامک»یا«ددار»بگه (-خدای آفریدگار)-لقب«مزدا»، دور از واقع نباید باشد.
» 12 چنین است اختلاف بنیادی میان دین زروانی مغان مادی غرب ایران زمین و دین مزدایی زردشتی در شرق آن سرزمین، تا هنگامی که خود مغان-برخی یا بیشی-مقام زروان را به اهورمزدا دادند، نقش اهریمن«انامک»گناک مینوی مادی را به«انگره مینو»و نقش همزادش«مزدا»ی آسمان پناه را به«سپنته مینو»زردشتی سپردند.
این بود مجملی از«جلالت دولت اپلیس»، که اگر بخواهیم از نگره زروانی مغان باستانی ماد آگاهی یابیم، باید تعابیر اخلاقی امروزین درباره«اهریمن»(-ابلیس شیطان) (10)-اساطیر ایران:ص 3، 5، 11، 31، 215، 218، 225.
آدمی بخشی از دیوان او را با خود همی دارد، چنان که بدون استثنا در متون زندو پازند(دینکرد، بندهش، زات اسپرم، مینوی خرد، و جز اینها)ضمن بر شمردن نام و نها دیوان، آمده است که:«بهری از همه ایشان اندر تن مردمان آمیخته است، و نشان ایشان بر مردمان روشن است.
لا کن این سخنن، هم در اینجا به پایان نرسد، مگر آنچه را که بایسته است، از رساله زروانی«علمای اسلام»(-ویراسته اینجانب)راجع به آن نیمرخ تاریک جمال ازل فرا چینی کرده، ختم به اکمال و خیر المثال کنیم:«اهرمن و اورمزد، هر دو زمان ازلی-ابدی پدید آمدند."