چکیده:
نوشتار حاضر در پی بررسی چرایی و چگونگی ظهور موج جدید پوپولیسم در برخی کشورهای غربی از جمله آمریکاست. افزایش حمایتهای مردمی از احزاب و رهبران پوپولیست در غرب که ظهور ترامپ و پیروزی وی در سایۀ شعارهای پوپولیستی مهمترین نماد و نشانۀ آن است، صاحبنظران و تحلیلگران سیاسی را بر آن داشته است که این پدیدۀ مهم را از زوایای مختلف بررسی کنند. ادعای نوشتار حاضر این است که بیعدالتی و نابرابریهای اقتصادی در کنار تبعیض فرهنگی و مقاومت ارزشهای سنتی در غرب، مهمترین عوامل محبوبیت مردمی احزاب و رهبران پوپولیست است؛ بهطوریکه ترامپ بهعنوان رهبر یک جنبش پوپولیستی که اعضایش مردم عادی آمریکا بودند، توانست با استفاده از شرایط اقتصادی و فرهنگی حاکم بر آمریکا و در سایۀ شعارهای پوپولیستی به قدرت برسد. با توجه به اینکه تحقیق حاضر، تحقیقی کیفی است، روش آزمون ادعاهای آن توصیفی-تحلیلی خواهد بود.
The present document therefore reviews and how to look for the emergence of a new wave of populism in some Western countries, including the United States. The rise of popular support from parties and the emergence of populist leaders in the West that Trump is symbol and sign it is the most important Pundits and political analysts has prompted this important phenomenon of different angles. The present document claim this is injustice and economic inequality along cultural and traditional values of resistance to discrimination in the West, the most important factors is the popularity of the populist parties and the leaders of the grassroots So that the leader of a populist movement Donald as its staff that ordinary people were able to use America's economic and cultural conditions prevailing in the United States, and the shadow of populist slogans come to power. . According to this research, which is a qualitative research is therefore descriptive it will be analytical test method claims
خلاصه ماشینی:
افزايش حمايت هاي مردمي از احزاب و رهبران پوپوليست در غرب که ظهور ترامپ و پيروزي وي در سايۀ شعارهاي پوپوليستي مهم ترين نماد و نشانۀ آن است ، صاحب نظران وتحليل گران سياسي را بر آن داشته است که اين پديدة مهم را از زواياي مختلف بررسي کنند.
ادعاي نوشتار حاضر اين است که بيعدالتي و نابرابريهاي اقتصادي در کنار تبعيض فرهنگي و مقاومت ارزش هاي سنتي در غرب ، مهم ترين عوامل محبوبيت مردمي احزاب و رهبران پوپوليست است ؛ به طوريکه ترامپ به عنوان رهبر يک جنبش پوپوليستي که اعضايش مردم عادي آمريکا بودند، توانست با استفاده از شرايط اقتصادي و فرهنگي حاکم بر آمريکا و در سايۀ شعارهاي پوپوليستي به قدرت برسد.
پيروزي ترامپ در کنار افزايش محبوبيت احزاب افراطي و راديکال در اروپا سبب شده است تا بسياري از تحليل گران از شکل گ ريي موج نوين جنبش پوپوليسم در دموکراسي هاي غربي سخن بگويند.
(Inglehart & Norris, 2016: 5) ترامپ با نقد سيستم سياسي آمريکا و کارگزاراني که در حال ادارة اين سيستم بودند، اين گونه به مردم آمريکا القا کرد که زوال هژموني آمريکا و افول عظمت آن به واسطۀ اين کارگزاران فاسد است و خودش را مانند همۀ رهبران پوپوليست دنيا، فردي متفاوت و بيگانه با اين سيستم که ميتواند ناجي و احياگر عظمت و اقتدار قبلي آمريکا باشد، عنوان کرد و اين براي مردمي که دچار محروميت هاي شديد اقتصادي و مشکلات رواني بودند، به شدت جذاب بود.
Explaining Variation in The Success of Extreme Right Parties in Western Europe, Published by: SAGE Publication, http://www.