خلاصه ماشینی:
"اجتماعی که آموزش و پرورش آن بر اساس درست استوار نباشد، اجتماعی برخوردار از مزایای مردمی نمیتواند بود؛آموزش و پرورش است که مردم را بیدار میکند و به حقوق خود آشنا میسازد و آنان را برای گرفتن حق خود آماده مینماید.
از این رو گفت و شنود نمیتواند بین کسانی صورت پذیرد که میخواهند نامی به جهان بدهند، با آنان که مایل به دادن این نام نیستند؛ بین کسانی که منکر حق سخن گفتن برای دیگران هستند و آنانی که حق سخن گفتنشان انکار شده است.
»(صفحه 83، 84، 85 و 90) آموزگار انقلابی آن جا که به ارزیابی روشها و نظامهای آموزشی میپردازد، پای دو روش«آموزش بانکی»و«آموزش مسأله طرح کن»را به میان میکشد و خشم و کینه انقلابیاش را چون تازیانهای بر پیکر روش«آموزش بانکی»میزند: «در مفهوم بانکی آموزش و پرورش، معرفت هدیهای است از جانب کسانی که به عقیده خودشان معرفت پذیراند به کسانی که به عقیده آنان هیچ چیز نمیدانند...
»(صفحه 72، 73 و 79) فریره هر جا که در کتاب خود پدیده ستمگری را زیر ذرهبین شناخت میگذارد و رابطه ستمکش را با ستمگر میشناساند، و یا با بررسی نقش رهبران انقلابی در مبارزه ستمدیدگان برای رهایی و رابطه آنها با ستمدیدگان میپردازد، سخنانی بسیار باریک، آشنا و جان سوز دارد.
نیاز آنان به ستمگر درون خود ناشی از برآورده نشدن آرزوهای آنان است، ستمدیدگان وقتی میتوانند تلاش برای آزادی را آغاز کنند که دریابند میزبان ستمگرانند.
دیگران هم باید با پای خود وارد کارزار شوند، مبارزه ستمدیدگان برای رهایی هدیهای نیست که از سوی نخبگان به آنان پیشکش شود."