چکیده:
پیشرفتهای روزافزون علم پزشکی و تحولات بنیادین در آن، موجب حدوث موضوعات نوظهوری در عرصههای مرتبط با دانش پزشکی از جمله علم حقوق شده است. در این زمینه تحولات صورت گرفته در زمینه اعضای بدن انسان به جهت افزایش کمی و پیشرفتهای کیفی آن مورد توجه قانونگذار قرار گرفته و نسبت به وضع ((قانون پیوند اعضای بیماران فوت شده یا بیمارانی که مرگ مغزی آنها مسلم شده است)) و نیز آییننامه اجرایی آن اقدام نموده است. فارغ از موضوع اهداء عضو و علیرغم شیوع معاملات معوض غیر رسمی میان گیرندگان و اعطاکنندگان اعضاء بدن انسان، تاکنون قراردادهای مذکور مورد توجه قانونگذار قرار نگرفته است. در این مقاله به بحث و بررسی در این زمینه میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
» در ادامه بـه بـررسی شرایط بیان شده برای مال می پردازیم تا روشن شود اعضای بدن دارای این شرایط است یا خیر؟ بند اول: مفید بودن با توجه به مواد ٢١٥ و٣٤٨ قانون مدنی، عقل و عرف مبنای تـشخیص نفع و فایده برای اشیا و به پیروی از آن مالیت داشتن آن ها است ، 1 البـته بـه این نـکته نیز باید توجه کرد که نفع و فایده از امور نسبی است ، لذا لزومی ندارد که حتما کالایی برای هـمه و در کـلیه نقاط دارای فایده باشد تا مال قلمداد شود، بلکه ممکن است چیزی برای یکـ مـنطقه و یا گـروه خاصی به دلیل این که نیاز خاص آن ها را تأمین می کند، مفید باشد، ولی برای منطقه دیگری چنین نـباشد.
هرچند یکی از راه هـایی اسـت که توسط آن اشخاص می توانند با اشیا و اموال رابطه برقرار کنند امـا بـا توجه به تعریف آن در ماده ۹۳ قانون مـدنی ، «ارتفاق حقی است بـرای شـخصی در ملک دیگری »، معلوم می شـود کـه «حق ارتفاق » مخصوص املاک و اراضی است و برای استفاده کامل از ملک به وجود مـی آید و هـر مالک زمینی که دارای حق ارتـفاق شـود بـه تابعیت از حق مـالکیت خـود دارای چنین حقی شده بخش چهارم: بررسی وضعیت انتقال مالکیت اعضای بدن بند اول: انتقال در زمان حیات به وسیله خود شخص تصور این که شـخص دارنده عضو بتواند عضوی را که به بدن وی چسبیده به استثنای ناخن ها و موها از بدن خود جدا کند و به دیگری انتقال دهد بسیار کم است ولی امکان دارد.