چکیده:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی ذهنیت فلسفی حسابرسان بر تاثیر اعتماد اجتماعی و هویت اجتماعی روی قضاوت حرفه ای حسابرس می باشد . حسابرسی شاخه ای از علوم اجتماعی بوده و مولفه های اجتماعی بر نگرش ذهنی حسابرس اثر می گذارد و نوع نگرش ذهنی افراد بر قضاوت حرفه ای آن ها اثر گذار است . جامعه آماری شامل حسابداران رسمی شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران است که در سال 1397 تعداد 1585 نفر می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 196 حسابرس انتخاب شدند . این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع پیمایشی و از نوع تحقیقات کیفی بوده و ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه های استاندارد می باشد . در این پژوهش برای تایید روابط بین متغیرها از مدل معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی( PLS) استفاده شده است . همچنین با استفاده از آزمول سوبل فرض نقش میانجی متغیر ذهنیت فلسفی بررسی شد . نتایج بیانگر این است که اعتماد اجتماعی بر قضاوت حرفه ای تاثیر ندارد ولی ذهنیت فلسفی نقش میانجی معنادار و منفی در تاثیر گذاری اعتماد اجتماعی بر قضاوت حرفه ای دارد . همچنین هویت اجتماعی بر قضاوت حرفه ای تاثیر معنادار و منفی دارد و ذهنیت فلسفی نقش میانجی معنادار و مثبت در تاثیر گذاری هویت اجتماعی بر قضاوت حرفه ای ایفا می کند.
خلاصه ماشینی:
دوم اين که آگاه سازي حسابرسان از جايگاه و نقش خاص ذهنيت فلسفي و ابعاد اجتماعي آن در قضاوت حرفه اي، سوم ارائه داده هاي لازم و معتبر جهت تصميمگيري و ايجاد يک معيار علمي براي مديران در انتخاب شايسته حسابرسان ، چهارم اين که نتايج اين پژوهش مي تواند ايده هاي جديدي براي انجام پژوهش هاي جديد درحوزه قضاوت حرفه اي، پيشنهاد کند و در نهايت دانستن اين که آيا قضاوت حرفه اي تحت تأثير ذهنيت فلسفي حسابرس قرار دارد يا خير، به خوانندگان گزارش ، اين امکان را مي دهد که حوزه هاي اختلاف برانگيز گزارش حسابرسي را بهتر تفسير نمايند ٢-مباني نظري و پيشينه پژوهش ذهنيت فلسفي حسابرسان تفکر منطقي اساس کار فرد است و فرد بايد با تفکر منطقي از شناسايي مساله تا پيدا کردن راه حل هاي مناسب براي مشکلات پيش برود و اين کار امکان پذير نيست ، مگر اينکه از خصوصيات تفکر منطقي برخوردار باشد.
به اين ترتيب که عوامل محيطي مثبت مي توانند حسابرسان خنثي يا مردد را به سوي رفتار مثبت و درستکارانه متمايل کنند و حسابرساني که بر اساس ويژگي هاي شخصيتي و مباني اخلاقي به درستکاري پايبندي چنداني ندارند را وادار به درستکاري کنند( خوش طينت و بستانيان ١٣٨٧، با مطالعه متون مربوط در حوزه حسابداري و حسابرسي مشخص گرديد که تا کنون پژوهشي در خصوص ارتباط اعتماد اجتماعي و هويت اجتماعي با ذهنيت فلسفي و قضاوت حرفه اي صورت نپذيرفته است و همين موضوع مي تواند يکي از نوآوري هاي پژوهش حاضر باشد و مطالعاتي که تا به امروز صورت پذيرفته به بررسي هر عامل بصورت مجزا پرداخته اند که به اين مطالعات در ادامه اشاره مي شود.