چکیده:
پژوهش حاضر باهدف ارائه مقیاس سنجش رهبریحکیمانه در دستگاههای اجرائی استانمازندران انجامشده است. روش پژوهش ازلحاظ هدف، توصیفی- تحلیلی است. دراین تحقیق کارکنان دستگاههای اجرائی استان بهعنوان جامعهآماری انتخاب و بر اساس فرمول کوکران، 248 نفر نمونه تعیینشدهاند. پژوهش در دو مرحله به-اجرا درآمده است؛ در گام اول شناسایی ابعاد و مولفههای مقیاس از طریق بررسی ادبیاتنظری و مصاحبه با کارشناسان با روش نمونهگیری هدفمند انجام شد، که با استفاده از نظرات کارشناسان، درنهایت 10 بعد و 46 گویه برای طراحی مقیاس استخراج گردید. در مرحله دوم نیز برای اعتبارسنجی مولفههای شناساییشده، از روش تحلیلعاملی تائیدی و ابزار پرسشنامه استفاده گردید. دادهها با روش تحلیل معادلاتساختاری و فنون آمار توصیفی تحلیلشدهاند. یافتههای پژوهش با استفاده از معادلاتساختاری نشان داد، همه گویهها، بهعنوان سازه معتبر در رهبریحکیمانه هستند، یعنی مقدار میانگین واریانس استخراجشده (AVE) برای همه گویهها بیشتر از 50/0 بود. مدل نهایی پژوهش هم با شاخصهای برازش (073/0=RMSEA، 015/0=RMR، 99/0=NFI و 95/0=GFI) مورد تائید قرار گرفت. از طرفی نیز سطح میانگین رهبریحکیمانه و شاخصهای آن در نمونه آماری از میانگین درنظر گرفتهشده بیشتر بوده است. امروزه بسیاری از رهبران دانش را به صورت نامطلوبی مورد استفاده قرار میدهند، و قادر به پرورش و توسعهی انواع بهتر آن نیستند. باید تاکید داشت که وضعیت کنونی نیازمند رهبرانی حکیمی است که با ایجاد فرآیندهای سازمانی پویا، دانش را به حکمت تبدیل کرده و حکمت را به سایر اعضای سازمان انتقال دهند.
خلاصه ماشینی:
یافتههای پژوهش با استفاده از معادلات ساختاری نشان داد، همه گویهها، بهعنوان سازه معتبر در رهبری حکیمانه هستند، یعنی مقدار میانگین واریانس استخراج شده (AVE) برای همه گویهها بیشتر از 50/0 بود.
رسواییها و فضاحتهای مکرر در بخش خصوصی و دولتی، اثربخشی و بقای سازمان، ضرورت توازن میان عقلانیت ابزاری و عقلانیت ارزشی، تأکید بر ارزشهای سازمانی و اجتماعی، مسئولیت اجتماعی، از خودبیگانگی و ضرورت ایجاد همدلی، یگانگی، و تقویت انگیزۀ روانی و معنوی در کارکنان، مدیریت و انتقال دانش و حکمت به دیگران، رهبری اندیشه و تفکر، کاربرد عقل سلیم، دانشآفرینی، ثروتآفرینی دانشبنیان، ارزشآفرینی، حکمتآفرینی، و در نهایت، در نظر گرفتن نفع عامعه در قضاوتها، تصمیمگیریها، و اقدامات، از جمله بایستههای رهبری حکیمانه در عرصههای مختلف زندگی فردی، سازمانی، اجتماعی، و حکمرانیِ عصر حاض .
Spiller & et al Steed همچنانی که نظریهپردازان سازمانی از رشتههای مختلف نسبت به چالشهایی که سازمانهای مدرن با آنها مواجه هستند، واکنش نشان میدهند (اِسپیلِر و همکاران، 2011؛ رونی، 2013)، و مفهوم «رهبری حکیمانه» نیز به شدت با مطالعه و توسعۀ رهبری مرتبط شده است (صمدیمیارکلائی و صمدیمیارکلائی، 1394؛ نوناکا و تاکئوچی، 2011).
Maxwell اما چرا دانش مدرن منجر به رهبری حکیمانه نمیشود؟ یکی از دلایل این است که مدیران و رهبران سازمانها، شرکتها، و جوامع مختلف از دانش علمی و فنی استفاده میکنند تا به رشد و توسعه و کسبِ سود بیشتر نائل شوند.
N. (2008), Ethical and despotic leadership, relationships with leader's social responsibility, top management team effectiveness and subordinates' optimism: A multi-method study.