چکیده:
در این مقاله موضوع چرایی کشتار غیرنظامیان از سوی جریانهای سلفی، با استفاده از نظریهی "خشونت ساختاری،خشونت هویتی" بررسی شده است. پرسش اصلی پژوهش آن است که چرا جریانهای سلفی به خشونت و کشتار غیرنظامیان روی آوردهاند؟ پژوهش حاضر این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهد که احساس تهدید و عدم امنیت بههمراه برداشت غلط از مفاهیم مذهبی، زمینه را برای رشد و هدایت گروههای سلفی به سمت خشونت فراهم آورده است. این گروهها برای مشروعیت خود از آیات و روایاتی که خود تفسیر میکنند، بهره میجویند. خشونت هویتی و تروریسم مذهبی، ادلهی فقهی سلفی برای کشتار، تترس یا سپر قراردادن افراد غیرنظامی، برداشت غلط در مورد تکفیر و ارتداد از سوی گروههای سلفی، محورهای اصلی این مقاله را تشکیل میدهند.
خلاصه ماشینی:
com تاريخ دريافت : ٩٧/٦/٢٠؛ تاريخ اصلاح : ٩٧/١٢/٦؛ تاريخ پذيرش : ٩٨/٥/٢٠ چکيده در اين مقاله موضوع چرايي کشتار غيرنظاميان از سوي جريان هاي سلفي ، با استفاده از نظريه ي "خشونت ساختاري ،خشونت هويتي " بررسي شده است .
خشونت هويتي و تروريسم مذهبي ، ادله ي فقهي سلفي براي کشتار، تترس يا سپر قراردادن افراد غيرنظامي ، برداشت غلط در مورد تکفير و ارتداد از سوي گروه هاي سلفي ، محورهاي اصلي اين مقاله را تشکيل مي دهند.
آن چه در اين مقاله با استفاده از نظريه ي خشونت ساختاري گالتونگ سعي در تبيين آن داريم ، خشونت تکفيري ها نسبت به غيرنظاميان و سپر قراردادن آن هاست ؛ پرسش اصلي پژوهش حاضر اين است که چرا جريان هاي سلفي به خشونت و کشتار غيرنظاميان روي آورده اند؟ همچنين برخي سوالات فرعي نيز دنبال مي شوند؛ همانند اين که : تترس يا سپر قراردادن افراد غيرنظامي در انديشه هاي سلفي چه جايگاهي دارد؟ خشونت هويتي در توليد منازعات ديني و ترور چه نقشي دارد؟ برداشت نادرست از معناي جهاد، تکفير و ارتداد چه تأثيري بر اعمال خشونت از سوي گروه هاي سلفي داشته است ؟ در اين پژوهش ، اين فرضيه مورد آزمون قرار مي گيرد که سه عنصر: "احساس تهديد، عدم امنيت " و "برداشت غلط از مفاهيم مذهبي "، زمينه را براي رشد و هدايت گروه هاي سلفي به سمت خشونت هويتي فراهم آورده اند.