چکیده:
قدرت نظامی در تعیین امنیت ملی کشور و مقابله با تهدیدات بیگانگان، یکی از عوامل اساسی و تعیینکننده محسوب می شود. قرآن، روایات و سیره معصومینهم با تعابیر گوناگون به نقش برجسته این موضوع پرداختهاند. باتوجهبه اینکه امیرالمومنین(ع) در دوران پنجساله حکومت خویش با سه جنگ بزرگ روبهرو شدند، مشخص است که دیدگاه ویژهای نسبت به مقوله قدرت نظامی داشتهاند و بیتردید مطالعه دیدگاههای ایشان در حوزه مسائل نظامی از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین، سوال اصلی مقاله حاضر آن است که عناصر قدرت نظامی که امیرالمومنین (ع) در جنگ صفین از آنها بهره بردند، چه بوده است؟ هدف از این تحقیق نیز توسعه مطالعات بومی در حوزه نظامی و امنیتی ازیکسو و کمک به مدیران این حوزه ازسویدیگر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است و برای این منظور، ابتدا عناصر قدرت نظامی در دیدگاههای صاحبنظران و اندیشمندان بیان شده و درادامه، دیدگاه امیرالمومنین علیهالسلام بهعنوان رویکردی جامع و بومی ارائه شده است. نتایج، حکایت از آن دارد که امیرالمومنین (ع) با ترکیب عناصر مادی و غیرمادی قدرت نظامی به بهترین نحو ممکن به مدیریت عرصه جنگ پرداختند. عناصر مادی شامل هزینههای دفاعی، تجهیزات، لجستیک و کمّیت نیروی نظامی بوده و عناصر غیرمادی نیز سازماندهی، بسیج نیروها، سیاست امنیتی و روحیهبخشی را دربر میگیرد.
خلاصه ماشینی:
بنابراين ، سؤال اصلي مقاله حاضر آن اسـت کـه عناصر قدرت نظامي که اميرالمؤمنين (ع ) در جنگ صفين از آنها بهره بردند، چـه بـوده اسـت ؟ هـدف از ايـن تحقيق نيز توسعه مطالعات بومي در حوزه نظامي و امنيتي ازيک سو و کمک به مديران اين حوزه ازسويديگر است .
در جنگ صفين علاوه بر اينکـه حضـرت ، بـه مـردم دسـتور ميدادند که خودشان سلاح و تجهيزات خـويش را بـراي مقابلـه بـا دشـمن فـراهم سـازند (نهج البلاغه ، ١٣٨٩: ٥٠)، وظيفه تأمين بخشي از سلاح و تجهيـزات را برعهـده کـارگزاران خويش گذاشته بودند و از آنها ميخواستند که تجهيزات خويش را براي مقابله با سـپاهيان دشمن فراهم سازند (کوفي، ١٣٧٢: ٤٥٥).
حضرت در جنگ صفين در رايزنيهـاي قبـل از شـروع جنـگ ، در نامه اي به اسودبن قطنه (کارگزار ايشان ) بـه او دسـتور ميدهنـد کـه بـراي سـپاهياني کـه علاقه مند به ايشان هستند، جيره و وجه کفافي معيّن ، مقرر داشته شود و علت اين عمـل را حق فرزندان دانسته و اينکه در خانواده کسانيهستند (که درصورت ناخرسندي آنهـا) بـيم نفرين از جانب آنان ميرود، درصورتيکه آدمـي بايـد بـا همگـان به شايسـتگي رفتـار کنـد (منقري، ١٣٧٠: ١٤٩).
با وجود شواهد و قرائن بـه نظر ميرسـد کـه در سيره علوي نيز کميّت نيروها داراي اهميت بوده و به همين خاطر است که حضرت در بسيج نيروها و نحوه عملکرد آنها حساس است ؛ اما بايد توجـه داشـت کـه سـيره حضـرت چنـان نيست که تمام معادلات نظامي تابع تعداد نيروها باشـد و ايشـان بـر مؤلفـه هاي غيرمـادي تأکيد بسيار داشته اند.