چکیده:
کتاب نورالدّین پسر ایران، خاطرهنوشتهای از دوران دفاع مقدّس است که با توجّه به ویژگیهایش، در حوزه ادبیّات داستانی قرار میگیرد. از آنجا که یکی از عناصر کلیدی و بسیار تعیینکننده در داستاننویسی امروزی، پرداختن به شخصیّت و شخصیّتپردازی است، در نوشتار حاضر به مقوله شخصیّت در کتاب یادشده میپردازیم. مسئله اصلی پژوهش یافتن و دستهبندی ویژگیهای شخصیّتپردازی در این کتاب است. نتایج این بررسی نشان میدهد، در کتاب نورالدّین پسر ایران تاحدودی محور داستان حول شخصیّت اصلی میچرخد و شخصیّتهای فرعی در جهت کمک به پیشبرد شخصیّت اصلی نقش ایفا میکنند و داستان را پیش میبرند. نویسنده بیشتر از شیوه گزارشی استفاده کرده است و در معرّفی شخصیّت اصلی داستان از روش نمایشی بهره برده است. شخصیّت اصلی کتاب، ایستاست؛ امّا در شکلگیری برخی از شخصیّتها شاهد تحوّل و پویایی هستیم. نویسنده به دو شیوه مستقیم و غیرمستقیم به توصیف شخصیّتها میپردازد. عمده شخصیّتپردازی کتاب، به روش مستقیم است. در مواردی نیز نویسنده از روش غیر مستقیم سود جسته است؛ از جمله از طریق گفتگو، جریان سیّال ذهن، عمل و رفتار (نمایش)، توصیف ظاهر و نام شهرهای مختلف، به شخصیّتپردازی دست زده است؛ همچنین او با استفاده از زاویه دید و زمان و مکان به پردازش شخصیّتهای کتاب اقدام کرده است. در این کتاب، شخصیّتها به دو صورت بیرونی و درونی نمود یافتهاند
خلاصه ماشینی:
در مواردي نيز نويسنده از روش غير مستقيم سود جسـته اسـت ؛ از جملـه از طريـق گفتگو، جريان سيال ذهن ، عمل و رفتار (نمايش )، توصيف ظاهر و نام شـهرهاي مختلـف ، بـه شخصـيت پردازي دست زده است ؛ همچنين او با استفاده از زاويۀ ديد و زمان و مکان به پردازش شخصيت هاي کتاب اقـدام کـرده است .
هرچنـد پـيش از آن نيـز بحث ها و مقالاتي در مطبوعات بدان اختصاص داشـت ، امـا برگـزاري شـب هـاي خـاطره و نگـارش خاطرات چنان در پرورش اين نوع تـأثير داشـته اسـت کـه توليـد آثـار خـاطره بـه تـدريج بـر ديگـر گونه هاي ادبي تفوق يافته است » (سنگري، ١٣٨٩: ٤٧).
مقالـۀ حاضـر بـه بررسـي شخصـيت و شخصـيت پـردازي در يکـي از خاطره نوشته هاي دفاع مقدس به نام نورالدين پسر ايران ميپردازد تا چگونگي پردازش شخصـيت و انعکاس و نمود واقعيت جامعه را در شخصيت هاي اين کتاب خاطره که به صورت روايت بيان شـده و با محوريت جنگ نوشته شده است ، بيان کند.
نويسنده ممکن است براي شخصيت پردازي در داسـتان از سـه شـيوه اسـتفاده کنـد: اول ، ارائـۀ صريح شخصيت ها با ياريگرفتن از شرح و توضيح مسـتقيم ؛ بـه عبـارت ديگـر نويسـنده بـا شـرح و تحليل رفتار و اعمال و افکار شخصيت ها، آدم هاي داستانش را به خواننده معرفي ميکند يا از زاويـۀ ديد فردي در داستان ، خصوصيت ها و خصلت هاي شخصيت هاي ديگر داستان توضيح داده ميشـود و اعمال آنها مورد تفسير و تعبير قرار ميگيرد.