چکیده:
ایران و عربستان، دو کشور همسایه در خلیج فارس و دو قدرت مهم رقیب و
اثرگذار در منطقه غرب آسیا هستند و نمیتوانند یکدیگر را نادیده بگیرند.
سیاست و راهبرد این دو کشور در بسیاری از دورههای تاریخی علیه یکدیگر
بوده و فضای مقابله با هم و دشمنی» بر روشهای تعامل سازنده در روابط
ین دو کشور غلبه داشته است. در دهههای اخیر» این دو قدرت نتوانستهاند
اقداماتی ریشهای و اساسی برای ایجاد روابط عادی و پایدار بین خودشان
انجام دهند. هماکنون نیز میزان تقابل و فضای تبلیغات منفی در هر دو کشور
بهحدی است که احتمال درگیری و حتی برخورد نظامی محدود نیز خارج از
تصور تحلیلگران نیست.
هدف از انجام این پژوهش» بررسی رویکردها و مسائل سیاسی و
اختلافات مهم در روابط بین جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی سعودی؛
ارزیابی منافع مشترک» و همچنین ارائه سازوکارها و شیوههایی برای مصالحه
سیاسی و بهبود مناسبات بین دو کشور است. فرضیة پژوهش عبارت از این
است که شکلگیری اختلافات دو کشور, ریشه در «مسائل سیاسی» فیمابین و
نیز «سیاستهای آمریکا» در منطقه دارد و حلوفصل آنها و بهبود مناسبات»
تابعی از رفع مسائل سیاسی و چگونگی رابطه دو کشور با آمریکا است.
با توجه به مشاهده مشارکتی و تجربة حضور در ساختار تصمیمگیری»
روش انجام این پژوهش» توصیفی-تبیینی و تحلیلی است و گردآوری دادهها
با روش جستوجوی کتابخانهای و اینترنتی و مطالعه اسناد و متون انجام شده
است.
در نتیجهگیری پژوهش» زمینهها و راهکارهای عبور از موانعم سیاسی و
چگونگی مهار درگیریها و برقراری روابط دوجانبه» بررسی شده است.
یافتههای این پژوهش مشخص میکنند که راهکار بهبود مناسبات بین دو
کشورء تکیه بر «اشتراکات و منافع مشترک» بهجای اصرار بر اختلافات,
پیگیری «نظام امنیت توافقی) یا دستهجمعی در خلیج فارس, و «برقراری
روابط سیاسی» بین دو کشور از طریق «مذاکره جامع و فراگیر» است.